به نظر میآید که پرسش از هنر، بیشتر با پاسخی فلسفی متناسب باشد تا هنری. با این حال، این بدان معنا نیست که فلسفه پاسخی ساده برای آن دارد. در واقع، یکی از ثمرههای مطالعه فلسفه، آگاهی به این امر است که بیشتر پرسشهای به ظاهر ساده را نمیتوان به سادگی پاسخ داد. ممکن است فلسفه بنیانی نظری برای محترمترین عقاید ما در اختیار بگذارد؛ اما به همین اندازه ممکن است به ما نشان دهد که چقدر کم میدانیم. سروش معبد دلفی سقراط را خردمندترین انسان در میان آتنیها به شمار آورد که در نظر سقراط، تعجبآور بود، چرا که او احساس میکرد هیچ چیز را به یقین نمیداند. اما او از طریق پرسش از کسانی که مطمئن بودند از آنچه در بارهاش سخن میگویند اطلاع دارند، به این نتیجه رسید که حق با سروش بوده است. خرد سقراط در دانستن محدودیتهای دانشش نهفته بود، حال آنکه دیگران با جزماندیشی بر باورهایی توجیهناپذیر پافشاری میکردند. هدف عمده من در این کتاب، پرده برداشتن از طیفی از آرای توجیهناپذیر است با استفاده از نشان دادن دلایل نقض و مثالهای نقضی که زیر پای این دیدگاهها را خالی میکند.