اصلیترین ویژگی انسانها قدرت اختیار و اراده است. زمانی اختیار خود و زندگیمان را به دست امواج بسپاریم، آنها ما را به سخرههای سخت و بیجان میکوبند. از انسانی که سیل حوادث او را به سخرهها دیگر چه میماند؟
کتاب بینام توسط صمد بهرنگی نوشته شدهاست. این کتاب در سال 1334 منتشر شد. داستان این کتاب مانند دیگر داستانهای صمد مملو از پند است. پندی که انسان عاقل باید، به گوش جان بسپاردش. داستان کتاب از یک زن و شوهر آغاز میشود. مرد هروز ظهر به خانه میآمد و زن کاسهای آش با نون بیات برایش میگذاشت. مرد تمام روز را کار میکرد. اما سهمش از زندگی فقط همین کاسه آش بود. مرد آن روز پس از خوردن آش دراز کشیده بود که زنش آمد و از او خواست که برود و دیزی برایش بخرد. اما زن این همه دیزی را برای چه میخواست؟ مرد غرولند کننان به آن سر شهر رفت تا برای زنش دیزی بخرد. زمانی که مرد پایش را از خانه بیرون گذاشت. زن به اتاقش رفت و خود را آراست. سپس به آشپرخانه آمد و سفره بسیار رنگینی چید. مرد در کوچه جوانی خوشلباس را دید که به سمت خانه او میرود. اما هرگز پیگیر او نشد.
مرد رفت و رفت تا به دیزی فروشی در آنطرف شهر رسید. زمانی که مغازه دار او را دید طعنهای به مرد زد. به دلیل اینکه خرید هروز دیزی بیشک دلیلی دارد. بالاخره با تمام نیشخندهای دیگر مرد دیزی را خرید و به خانه بازگشت. اما زن به بهانهی نمک او را به درون خانه راه نداد. مرد دوباره به بازار رفت. اما بخاطر نیشخندها و طعنههای مردان بازار با آنها دعوا کرد و کار بالا گرفت. آخر سر هم مرد، کتک مفصلی از بازاریان خورد و به سمت منزل به راه افتاد. در راه او به گروههای مختلف مردم مانند عزادارن، عروسیداران، جوانان و ... برخورد کرد. هرکدام از این مردمان بلایی سرش آوردند. او آنقدر کتک خورده بود که دیگر نامش را نیز به یاد نمیآورد. سرانجام به خانه رسید اما همسرش دیگر او را نمیشناخت. مرد آوارده شده بود و نمیدانست که واقعا کیست و از از کجا آمده است.
نسخه چاپی کتاب بینام در سال 1344 به چاپ رسید. نسخه صوتی این کتاب نیز در سال 1399 توسط انتشارات آوا خورشید منتشر شد. گویندگان این کتاب صوتی پیام دهکردی و الهام پاوهنژاد هستند. شما میتوانید کتاب صوتی بینام به قلم صمد بهرنگی، روایت پیام دهکردی و الهام پاوهنژاد و انتشارات آوا خورشید را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
الهام پاوه نژاد در شهریور سال ۱۳۵۰ در تهران چشم به جهان گشود. بازیگری یکی از علاقهمندیهای او از دوران کودکیاش بود. خانم پاوهنژاد پس از دریافت دیپلم خود در رشته علوم تجربی، وارد دانشگاه شد. او فارغ التحصیل دانشگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شمیرانات در رشتهی تحصیلی بازیگری و کارگردانی است. پاوهنژاد فعالیت حرفهای خود را در هنر از سال ۱۳۶۹ با بازی در تئاتر ساحره سوزان آغاز کرد. او پس از این نمایش تئاتر به سرعت راه خود را به تلویزیون و سینما را باز کرد. اولین کار هنری او در تلویزیون با فیلمی به نام همسران در سال ۱۳۷۳ بود. از آثار منتشر شده توسط الهام پاوهنژاد میتوان به تصویر یک رویا، امین و مینا، ترانه مادری، یلدا، شاهگوش، آسه آسه قصه قصه، مانکن، زندگی با چشمان بسته، دیشب باباتو دیدم آیدا و ... اشاره کرد. از فعالیتهای الهام پاوهنژاد در زمینهی تئاتر نیز باید از سه گانه اورنگ، تراس، جشن مرغابی وحشی، چیستا، فراموش نامه و ... نام برد. خانم پاوهنژاد صدا پیشه بسیاری از کتابهای صوتی مانند یک هلو و هزار هلو، موش گرسنه، ماهی سیاه کوچولو، به دنبال فلک، الدوز و کلاغها، مادر و ... اشاره کرد.
پیام نادری دهکردی متولد بیستمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ است. دهکردی در شهر زیبای شهرکرد چشم به جهان گشود. دهکردی مدرک کارشناسی در رشتهی ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی اراک را دارد. پس از دریافت مدرک کارشناسی او به تهران مهاجرت کرد. پس از مهاجرت به ادامه تحصیل در رشتهی تئاتر در دانشگاه تهران پرداخت. پیام دهکردی در زمینههای مختلف هنری مانند بازیگری تلویزیون و سینما، بازیگری در تئاتر، کارگردانی و گویندگی کتاب صوتی فعالیت دارد. از فعالیتهای این هنرمند در زمینهی تئاتر میتوان به افسون معبد سوخته، کرگدن، میبوسمت و اشک، مرگ فروشنده و ... اشاره کرد. از فیلمهای سینمایی و تلوزیونی دهکردی باید از جیب بر خیابان جنوبی، در همین نزدیکی، یک بوس کوچولو، باغ بلور، شهریار، هوش سیاه ۲، گذر از رنجها، گاندو و .... نام برد.
پیام دهکردی یکی از بهترین گویندگان ایران است. او موسس و مدیر مسئول موسسهی فرهنگی و هنری امید پیام دهکردی است. حوزه فعالیت این موسسه آموزش فن بیان، گوبندگی و بازیگری است. پیام دهکردی تاکنون جوایز بسباری از جمله جایزه فعالترین بازیگر تئاتر، بهترین بازیگر مرد سال تئاتر و ... بدست آوردهاست. او گوینده بسیاری از کتابها مانند یوزپلنگانی که با من دویدهاند، عادت، دانهی برف، بینام، بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری، من آن توام، نامههای عاشقانهی یک پیامبر، بار دیگر شهری ک دوست میداشتم، یک عاشقانهی آرام و چهل نامه کوتاه به همسرم بودهاست. کتابهای نام برده در فیدیبو موجود هستند.
صمد بهرنگی در دومین روز از تیرماه سال 1318 چشم به جهان گشود. او زاده شهر تبریز است. او پس از اتمام دوران مدرسه وارد دانشسرای مقدمتی پسران در شهر تبریز شد. وی پس از فارغ التحصیلی در روستاهای دور افتاده به بچهها خواندن و نوشتن یاد میداد. در واقع او معلم بود. آقای بهرنگی در کودکی زندگی سختی را پشت گذاشته بود. پدرش مردی دست تنگ و فقیر بود که در نهایت نیز با خیل عظیم بیکاران به قفقاز سفر کرد. صمد بهرنگی یکی از کسانی است که برای همگانی شدن سواد در ایران بسیار تلاش کرد. او در روستاها خانوادهها و کودکان را راضی میکرد که به جای کار در مزرعهها درس بخوانند. بهرنگی تا آخر عمرش شغل معلمی را رها نکرد. او در سال 1337 همزمان با تدریس، به داشنگاه رفت. بهرنگی فارغ التحصیل رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه ادبیات فارسی شهر تبریز بود. او یکی از افرادی بود که به دروس نظام آموزشی بسیار انتقاد داشت. زیرا امکاناتی که در کتابها از آن میگفت در روستاها وجود نداشت. صمد بهرنگی یکی از کسانی بود که به همراه معصومه سهراب، محمد بهمن بیگی، عباس سیاحی، پرویز خانلری و ... سپاه دانش را در کشور تاسیس کردند. وظیفه سپاه دانش از بین بردن بیسوادی در کشور بود. دختران و پسران سپاه دانشی دانش آموختههایی بودند که باید به مناطق دور افتاده سفر میکردنند و به بچهها، بزرگسالان و حتی افراد سالخورده نیز خواندن و نوشتن یاد میدادند. بعدا به سپاه دانش دو گروه دیگر به نامهای سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی نیز افزوده شد.
صمد بهرنگی فعالیت ادبی خود را با داستانها و مقالههای طنز آغاز کرد. نام او به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان فولکلور آذربایجان شناخته میشود. او به علاوه نویسندگی کار ترجمه نیز انجام میداد. بهرنگی در برخی از داستانهایش مانند ماهی سیاه کوچولو و الدوز و کلاغها از مضامین و کنایههای سیاسی استفاده کرده بود. به همین دلیل یکی از افراد سیاسی محسوب میشد. مهربانترین دوست کودکان ایرانی در سال 1347 زمان که تنها 29 سال داشت درگذشت. علت مرگ او غرق شدن در رود ارس بود. اما مرگ او شایعات بسیاری را به همراه داشت. بسیاری هنوز هم اعتقاد دارند که او کشته شدهاست. در این زمینه کتابهای بسیاری از جمله از آن سال و سالهای دیگر به قلم حمزه فراهانی، صمد ساختار یک اسطوره به قلم محمد هادی محمدی و ... نوشته شدهاست. از آثار منتشر شده از صمد بهرنگی میتواند به عادت، کچل کفتر باز، افسانه محبت، بیست و چهار ساعت خواب و بیداری، آه! ما الاغها و ... اشاره کرد.
هیاهو از دو سو برخاست. از پشت سر مردک شنید: ترو خدا برگرد، اگر مسلمونی نرو، یه نگاه به پشت سرت بکن، قاقات میدیم برگرد ... ! مردک دوید و دوید تا به خانهشان رسید. در زد باز نشد. باز هم زد. باز هم باز نشد. بسرش زد و دو لگد بدر کوبید آجری از بالا افتاد و سرش بیشتر شکست. چیزی نگفت. خون رنگینش از نوک بینیش چکه میکرد. باز هم دو لگد بدر زد. سرش را گرفت که آجر رویش بیفتد. میخواست زنش را تحقیر کند. نشان دهد که او نمیتواند نگذارد که شوهرش تحقیرش کند. آجر افتاد دریچه باز شد.
صدایی گفت: کیه؟ مردک گفت منم. زنش گفت: ترو نمیشناسم. مردک گفت: شوهرت. زن گفت: باشه. اسمت چیه؟
راستی اسمش چه بود؟ این را دیگر نخوانده بود. زنش هیچوقت این بهانه را نیاورده بود. فکر کرد که در گذشتهها چطور صدایش میزدند. چیزی بیادش نیامد. وقتی به آن جوان شیک پوش خوش هیکل برخورد، او را «بی سر و پا» صدا کرد. میشد گفت اسمش «بی سر و پا» ست؟
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 19.۲۹ مگابایت |
مدت زمان | ۲۱:۰۴ |
نویسنده | صمد بهرنگی |
راوی | پیام دهکردی |
ناشر |