مجموعه کتابهای مجموعه میراث لورین
پسری که شبیه همهی نوجوانهای جهان است، ولی عادی نیست. او یکی از نه بچهای است که از سیارهی لورین به زمین پناه آوردهاند؛ بچههایی با یک طلسم روی پا که با هم پیوندی جادویی دارند. آنها منتظرند مردمِ سیارهشان در جنگ با موگادوریها پیروز شوند، ولی هرگز چنین اتفاقی نمیافتد! مهاجمان موفق میشوند ساکنانِ لورین را نابود کنند و بعد، به زمین میآیند تا این بچهها و پیوند جادوییشان را هم از بین ببرند و...نه غریبه در زمین زندگی میکنند. غریبههایی که قیافهشان شبیه انسانهاست، اما قدرتهایی حیرتانگیز دارند.
آنها از سرزمین لورین با میراثهای پرقدرتشان به زمین آمدهاند. من شمارهی چهار هستم جلد اول از مجموعهی میراث لورین ماجرای چهارمین نفر از آن نه غریبه است که در کش و قوس زنده ماندن قرر داد و تجربهاش از بودن در زمین را روایت میکند.لورینیها سرزمینی فرسخها دورتر از زمین دارند. دشمن اصلی آنها ماگادورها هستند که لورین را با خاک یکسان کردهاند.
نه نفر از لورینیها با سپانهایشان (محافظان) به زمین گریختهاند و باید برای زنده ماندن و قدرت گرفتن دوباره خود را مخفی نگه دارند. شمارهی چهار را با اسم جان در کتاب معرفی میشود که با سپان خود، هنری، ده سال است در ایالتهای مختلف کشور آمریکا زندگی میکنند. آنها بهخاطر هویت مخفیشان معمولاً بیشتر از چند ماه در یک شهر نمیمانند. چون اگر کسی آنها را شناسایی کند، ماگادورها از راه میرسند و احتمال کشته شدن جان و هنری بالا میرود. هر علامت هشداری برای ترسیدن است.داستان من شماره چهار هستم اثر پیتاکوس لور نبرد میان خیر و شر است که برای باز پسگیری سرزمین لورین و بعد، نجات زمین از دست ماگادورها اتفاق میافتد.
ماگادورها سرزمین خود را بهخاطر بلاهایی که خودشان بر سرش آوردهاند، از دست دادهاند و حالا دنبال زمیناند تا بعد از کشتن 9 لورینی آن را تصاحب کنند. همان بلایی که انسانهای زمینی با جنگ و از بین بردن محیطزیست و استفادهی بیش از اندازه از منابع بر سر زمین آوردهاند، ماگادورها هم بر سر سرزمینشان آوردهاند. این کتاب علاوهبر هیجانهای داستانهای ابرقهرمانی بهخوبی به این نکته اشاره میکند و ذهن مخاطب را با خاطراتی که جان از سرزمین لورین به یاد میآورد و جنگی که بین آنها و ماگادورها درگرفته است، به چالش میکشد.
آیا این جنگ فقط بین ماگادورها و لورینهاست یا انسانها هم باید دوشادوش لورینیها برای حفاظت از زمین بجنگند؟این رمان فضای رمانتیک نوجوانانهای هم دارد. جان با اینکه میداند نباید عاشق و با کسی دوست شود، ولی در مدرسه عاشق سارا میشود و با سم، پسر لاغر و عجیب کلاس، طرح دوستی میریزد. آیا آنها از راز جان باخبر میشوند؟ آیا جان طاقت دوری و خداحافظی از سارا و سم را دارد؟ کتاب پر از سؤالهایی است که کمکم به آن جواب داده میشود.
همچنین، داستان برای علاقمندان به ابرقهرمانها جذاب است.برشی از کتاب من شمارهی چهار هستماگه امیدت رو از دست بدی، همهچیزت رو از دست دادی. وقتی هم خیال میکنی همهچی از دست رفته، وقتی همهجا تیره و تاره، باز هم امید باقی میمونه.