یک آرزو، جرقهی آغازی تازه خواهد بود.
هر هزارسال، همه تا سرحد مرگ تکههای گمشدهی طومار هزار دعا را جستوجو میکنند؛ زیرا که این طومار قدرت
فراخواندن اژدهای کامی بزرگ و برآورده شدن یک آرزو را دارد.
وقتی معبدی میسوزد و با خاک یکسان میشود، یومکو با بزرگترین و گرانبهاترین گنجینهی معبد فرار میکند؛ اولین تکهی
این طومار. وقتی سرنوشت یومکو را به یک سامورایی مرموز میرساند، میفهمد او دنبال چیزی است که یومکو در اختیار
دارد به کاگه دستور داده شده که هرکسی سر راهش قرار میگیرد و مانعش میشود را بکشد؛ اما آیا او میتواند مأموریتش را
به سرانجام برساند؟ آیا این همان آغازی است که بیداری و فراخوانی اژدها را خواهد دید؟
قدم به سرزمین زیبا و خطرناک تغییرشکلدهندگان و ساموراییها، کامیها و افسانهها، انسانها و شیاطین بگذارید… دنیایی
که در آن اساطیر ژاپنی و تخیل باهم درآمیختهاند…