کتاب راهنمای چهار پیمان اثر دن میگل روییز نشر کلک آزادگان

هنگامی که برای نخستین بار کتاب «چهار پیمان» را می‌خوانید، بخشی از شما می‌داند که این مفاهیم را پیش‌تر یا شنیده یا - گرچه نه به راحتی - آن‌ها را در زندگی، به گونه‌ای تجربه کرده است. با خواندن چهار پیمان پی‌ می‌برید که بشر هزاران توافق را صرفاً بر اساس فرضیات آفریده است. ما همه چیز را به خودمان می‌گیریم و با این کار، نیروی کلاممان را در مخالفت با خود به کار می‌‌بریم. ما همۀ توان آفرینندگی خود را صرف آفریدن رؤیایی می‌کنیم که تا پایان عمر موجب درد و رنجمان می‌شود. چهار پیمان، ابزاری‌ست برای یک دگرگونی بزرگ که شما را در جهت پایان بخشیدن به قضاوت، به ویژه خودداوری و آغاز تمرین راهی دیگر برای زیستن رهنمون می‌شود. این پیمان‌ها شما را در راستای پایان بخشیدن به احساس گناه، خجالت و طرد کردن خود هدایت می‌کنند و به سوی در هم شکستن توافق‌هایی سوق می‌دهند که ابراز خلاقیتتان را محدود می‌سازند. همچنین توافق‌های گذشته را با پیمان‌هایی جدید جایگزین می‌کنند و به این ترتیب، ابراز عشق برای شما آسان می‌شود. هدف من از کتاب «چهار پیمان»، آفریدن پیام‌آوری بود که بتواند وارد تصور خواننده شود و دیدگاه او را تغییر دهد. اگر این پیمان‌ها را تمرین کرده باشید، دیگر می‌دانید که چهار پیمان چه کارهایی می‌توانند بکنند. این پیمان‌ها می‌توانند یکراست وارد نظام اعتقادی شما شوند و به درون هزاران پیمانی که با خود بسته‌اید، رخنه کنند و شما را به تردید بیندازند. این چهار پیمان به شکلی سحرآمیز - زیرا آن‌ها جادویی هستند - و به آرامی، ایمان به دام افتاده در نظام باور شما را آزاد می‌سازند. به این ترتیب، آرام‌آرام تمامیت خود را بازمی‌یابید و شُمای واقعی‌تان بیدار می‌شود. چهار پیمان مانند نقشه‌ای‌ست که همۀ مسیرهای متفاوت رسیدن به مقصد را به شما نشان‌ می‌دهد. سادگی این پیمان‌ها در به کارگیری آسان و شیوه‌های گوناگون آن است. اما این نقشه، تنها نیمی از کار است و شما نیمۀ دیگر آن هستید. در هر رابطه‌ای، دو نیمه وجود دارد. این کتاب، پیام‌آوری‌ست که نیمی از رابطه به شمار می‌آید و شما نیمۀ دیگر آن هستید و زیبایی این رابطه در همین است: نیمۀ شما.