کتاب علیه تربیت فرزند نوشته آلیسون گوپنیک، یکی از آثار برجسته در زمینه روانشناسی کودک و تربیت فرزند است که توسط خانم مینا قاجارگر به فارسی ترجمه و توسط انتشارات ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این کتاب به چالشهای رایج در رویکردهای تربیتی معاصر میپردازد و به والدین میآموزد که چگونه میتوانند به جای تلاش برای "ساختن" فرزندانشان، به آنها کمک کنند تا در دنیای پیچیده و پیشبینیناپذیر امروزی رشد کنند. گوپنیک، که خود یک روانشناس برجسته و پژوهشگر در زمینه رشد کودک است، در این کتاب به بررسی این موضوع میپردازد که چرا باید از رویکردهای سختگیرانه و هدفمحور در تربیت فرزندان فاصله بگیریم و به جای آن، به آنها آزادی عمل و فضای لازم برای خلاقیت و انعطافپذیری بدهیم.
این کتاب به والدین کمک میکند تا درک بهتری از نیازهای عاطفی و شناختی فرزندان خود پیدا کنند و به آنها یاد میدهد که چگونه میتوانند به عنوان "باغبان" در زندگی فرزندانشان عمل کنند، نه به عنوان "نجار" که سعی در شکلدهی به آنها دارد. کتاب علیه تربیت فرزند نه تنها به والدین، بلکه به هر کسی که به تربیت و رشد کودکان علاقهمند است، توصیه میشود.
آلیسون گوپنیک، نویسنده کتاب علیه تربیت فرزند، در تاریخ ۱۶ نوامبر 1955 در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. او یک روانشناس برجسته و استاد روانشناسی رشد در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است و به عنوان یکی از پیشگامان در زمینه مطالعه رشد شناختی و زبانشناسی شناخته میشود. گوپنیک تحصیلات خود را در رشتههای فلسفه و روانشناسی در دانشگاههای معتبر گذرانده است.
او به خاطر آثارش در زمینه رشد شناختی و زبانی، تأثیر زبان بر تفکر، توسعه نظریه ذهن و یادگیری علّی شهرت دارد و کتابهای متعددی نوشته است که از جمله آنها میتوان به "علیه تربیت فرزند" و "دانشمند درون گهواره" اشاره کرد. کتاب "علیه تربیت فرزند" به بررسی رویکردهای تربیتی و تأثیر آنها بر رشد کودکان میپردازد و به والدین توصیه میکند که به جای تلاش برای شکلدهی به فرزندانشان، به آنها آزادی عمل بدهند.
کتاب علیه تربیت فرزند نوشته آلیسون گوپنیک، با ترجمه خانم مینا قاجارگر، یک منبع ارزشمند برای والدینی است که به دنبال درک بهتر از روشهای تربیتی و نیازهای عاطفی فرزندان خود هستند. یکی از دلایل اصلی برای خواندن این کتاب، تسلط و دقت مترجم در انتقال مفاهیم پیچیده به زبان فارسی است. خانم مینا قاجارگر با نثر روان و قابل فهم خود، توانسته است محتوای علمی و تجربی کتاب را به گونهای ارائه دهد که برای عموم خوانندگان قابل درک باشد.
ترجمههای خانم مینا قاجارگر به دلیل دقت و توجه به جزئیات، به خوانندگان این امکان را میدهد که از نثر زیبا و جذاب کتاب لذت ببرند و در عین حال، اطلاعات علمی را به خوبی درک کنند.
البته، مردم گاهی اوقات واژهٔ «والدگری» را تنها برای توصیف آن چیزهایی به کار میبرند که والدین واقعاً انجام میدهند. اما بیشتر اوقات، بهویژه امروزه، «والدگری» یعنی کارهایی که والدین باید انجام دهند. در این کتاب، بحث خواهم کرد که این تصویرِ تجویزی از والدگری، از منظر علمی، فلسفی، سیاسی و همچنین از منظری شخصی، بهنحوی بنیادی گمراهکننده است. استفاده از این تصویر، برای فهمیدن اینکه والدین و فرزندان بهواقع چگونه میاندیشند و عمل میکنند، اشتباه است، و به همان میزان، استفاده از آن بهعنوان بصیرتی که نشان دهد آنها باید چگونه بیندیشند و عمل کنند نیز خطاست. چنین رویکردی واقعاً زندگی را برای فرزندان و والدین نه بهتر که بدتر و سختتر میکند.
ایدهٔ والدگری چنان فراگیر و وسوسهانگیز است که ممکن است بدیهی، بیچونوچرا و واضح به نظر برسد. اما در همان زمانی که والدین، که البته نویسندهٔ کتاب هم یکی از آنهاست، جذابیت مدل والدگری را حس میکنند، همچنین، اغلب بهصورتی ابتدایی، حس میکنند که یک جای کار میلنگد (۱). ما هم نگرانیم که مبادا فرزندانمان در مدرسه موفق نباشند و هم نگرانیم که نکند از فشاری که برای موفقشدن در مدرسه به آنها تحمیل میشود آسیب ببینند.
در صورتیکه خواندن کتاب علیه تربیت فرزند برای شما مفید بوده است، کتابهای زیر نیز میتوانند انتخاب مناسبی برای شما باشند:
کتاب تربیت بدون فریاد، انتشارات صابرین
کتاب آسیبشناسی روانی کودک و نوجوان با تجدید نظر کلی براساس DSM 5، انتشارات دانشگاه تهران