ظاهرشدن شیطان بهعنوان راوی ـ با تاکید بر اینکه شیطان واقعیتی خیالی است یا خیالی که واقعیت دارد و نه موجودی افسانهای ـ برگ برنده روایت کلهر از حماسه عاشوراست
ظاهرشدن شیطان بهعنوان راوی ـ با تاکید بر اینکه شیطان واقعیتی خیالی است یا خیالی که واقعیت دارد و نه موجودی افسانهای ـ برگ برندهی روایت کلهر از حماسهی عاشوراست. شیطان از اول اول ماجرا آنجا بوده و کمی مانده به آخر ماجرا به اردوگاه شناور رئیس بزرگش ابلیس برگشته، پس به نظر میرسد بهتر از هر کس دیگری بتواند ماجرا را برایمان تعریف کند. شیطان در یکیدو پاراگراف اول داستان از اردوگاه شناور محل زندگی خودش و دوستانش میگوید، قلمروی که از این سر دنیا به آن سر میرسد و درنتیجه جایی پیدا نمیشود که شیطان نتواند به آن رخنه کند، و تقریباً هم کسی یافت مینشود که بتواند در برابر وسوسهی شیطان مقاومت کند. روایت ساده و در مجموع دور از لفاظی شیطان که پیش میرود با نامهای بزرگان عاشورا و نقش آنها و البته نقش شیطان در پیشبرد کار بیشتر آشنا میشویم. پیام روشن است: شیطان را نباید دست کم گرفت، شیطان میتواند یکراست توی دل و فکر شخصیتها برود و اختیار آنها را به دست بگیرد، مثلاً حاکم کوفه نعمان و ... شیطان همانطور که در ابتدای کتاب هم گفتهبود تا پایان ماجرا نمیماند و بعد از شهادت ماه بنیهاشم زمین را ترک میکند و تا اردوگاه شناور ابلیس بالا میرود.