کتاب کتابی کوچک برای آغازی دوباره نشر انتشارات البرز

بعضی از ما با اشتیاق شروع می‌کنیم و بعضی دیگر تحت تأثیر شرایط قرار می‌گیرند - اما هرکسی که خودش را در میدان نبرد ببینید، می‌تواند از شجاعت و انگیزه‌ی خود استفاده کند و شروع کند. این اثر کتابی است کوچک برای آغاز که با داستان‌های کوچک به خواننده تلنگر می‌زند تا او را متوجه سازد که هیچ‌گاه برای شروع دیر نیست. هرچند ممکن است داستان‌های این کتاب متنوع هستند و درباره موضوعات مختلف زندگی‌اند اما هر کدام از آن‌ها یک نقطه مشترک دارند: و آن‌هم این است که شاید درست زمانی که احساس می‌کنی اینجا نقطه آخر است تنها نقطه‌ی شروع باشد.

درباره کتاب «کتابی کوچک برای آغازی دوباره»

کتاب «کتابی کوچک برای آغازی دوباره» کاری است از نویسندگان مجله اپرا که در دسته کتاب‌های روانشناسی با موضوع خودیاری قرار می‌گیرد. کتاب حاضر در سال 2016 منتشر شد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان قرار گرفت. همان‌طور که در عنوان کتاب هم ذکر شده است این اثر کتابی کوچک است که در قالب داستان‌های کوتاه درس‌هایی از زندگی به خوانندگان می‌دهد. مخاطبان این کتاب هر دو در راهنمای کوچک برای شروع بیش‌ازپیش، با مجموعه‌ای از داستانک های تکان‌دهنده روبه‌رو هستند و در هر درس با موضوع جدیدی آشنا می‌شوند. این کتاب برای همه‌ی افراد جامعه لازم و ضروری است چراکه انسان گاهی از خیلی از مسائل و اتفاقات زندگی بدون توجه عبور می‌کند.

تغییر کردن یکی از چالش‌های زندگی است؛ اما در عین حال می‌تواند رها کننده و شفابخش انسان در موقعیت‌های مختلف باشد. دقیقا پیام این کتاب کوچک هم برای خوانندگان این است تا از تغییرات کوچک و الهام‌بخش زندگی‌ها در این مجموعه صحبت کند.

این مجموعه گلچینی از داستان‌های تکان‌دهنده است. داستان‌هایی درباره چیزهایی که در زندگی از دست رفته، ممکن است شغل، رابطه و ... باشد. گاهی انسان در زندگی ضررهای جبران ناپذیری را متحمل می‌شود اما همین ضررها می‌توانند تحول‌های بزرگی را برای فرد داشته باشند. فلاناگان در یکی از داستان‌های این مجموعه از ترس خود درباره سرطان صحبت می‌کند. به عنوان مثال در یکی از داستان‌های این مجموعه یاد می‌گیریم که یکی از رمزهای موفقیت و پیروزی برای ما پذیرش شکست است. اگر فرد بپذیرد که شکست هم جزئی از مسیر موفقیت است، مسیر زندگی‌اش عوض می‌شود. مخاطبان حس حرکت و پویایی می‌دهد و به افراد این امکان را می‌دهد تا با بینش عملی خود به صداهای درونی خود گوش بسپارند و با یک برنامه و نقشه‌ی کلیدی روبه‌جلو زندگی کنند. اگرچه این کتاب راهنمای کوچکی است اما مثال‌هایی که در قالب داستان بیرون آمده‌اند خواننده را در بطن زندگی اصلی قرار می‌دهد و به او این فرصت را می‌دهد تا خود را در این شرایط خاص تصور کند.

این کتاب با ترجمه‌ی منیژه جلالی از سوی انتشارات البرز راهی بازار نشر ایران شده است. کتاب حجم کمی دارد و در حدود 100 صفحه 11 داستان دارد. ابتدای هر داستان برای اطلاعات کامل‌تر نام نویسنده آمده است. این کتاب باهدف تغییر دیدگاه ما به مسائل زندگی و مثبت اندیشی نوشته‌شده است. اگر به دنبال تغییر هستید و می‌خواهید که زندگی خود را از نو بسازید، همین لحظه وقت شروع است.

عنوان‌های داستان‌های کتاب

خانه‌تکانی خوب بهاری

انتخاب با شماست

نگاهی دیگر به حواس

دو کار نیازموده کنید و صبح با من تماس بگیرید

حقیقتی در آن هست

به سوی روشنایی

از ضربه‌ی روحی تا شگفتی

له شدن

فنجانهای مردان

روزه عشق

چگونه می‌خواهیم زندگی کنیم

در بخشی از کتاب می‌خوانیم

مادر من از آن افرادی نبود که به رسم گذشتگان نزدیک بهار خانه تکانی می‌کنند. او از کارهای خانه، به هر شکلش، نفرت داشت و اگر می‌دیدم فرشی را می‌تکاند یا پنجره‌ای را تمیز می‌کند، فکر می‌کردم پایان دنیا فرارسیده است؛ اما او، هر بهار، کمد لباس‌های خودش و مرا و بعدها کمد لباس‌های بچه‌هایم را بررسی و اعلام می‌کرد: «وقت تازه شدن است!» هر آنچه دوست نداشت یا دیگر مفید نبود به خیریه می‌داد و هر لباسی که خیلی بزرگ یا خیلی کوچک بود به افراد نزدیک فامیل می‌رسید. مادرم به چیزهایی که حدس می‌زد موقتاً از مد افتاده‌اند اما در زمان مناسب می‌تواند دوباره از آن‌ها استفاده کند، شناختی فوق‌العاده داشت. به لطف این شناخت من اکنون جعبه کاملی از کلاه‌های مجموعه لیلی دشه، طراح کلاه برجسته فرانسوی در دهه پنجاه میلادی، در اختیار دارم.

من روش او را در مواجهه با کمدهای لباس و همچنین مسائل احساسی و حتی ذهنی با جان ودل پی گرفته‌ام. او می‌گفت: «همیشه چیزهایی هستند که نمی‌توان با آن‌ها کنار آمد و خانه‌تکانی بهار زمان بسیار خوبی برای رویارویی با آن‌هاست.» بچه‌های گستاخ، همسران بی اعتنا، رئیس‌های بد، دوستان نامناسب و بی‌عدالتی‌های اجتماعی، همه چیزهایی هستند همچون کفش‌های تنگ و آزاردهنده و لباس‌هایی با لکه‌های زرد بزرگ که دیگر جایی در زندگی ما ندارند.

پیشنهادم این نیست که فرزندان یا همسرانتان را دور بیندازید یا تمام زندگی‌تان را در راه درست کردن اشتباه‌ها سپری کنید؛ بلکه این سخنان فقط بارهایی را نشانه گرفته است که به شما تحمیل می‌شوند. هدف از این نشانه‌گیری آن است که بیاموزید آنچه متعلق به شماست را دوست بدارید و از آنچه آزارتان می‌دهد دور شوید؛ اندامِ نامتناسبی را که نمی‌توانید تغییرش دهید، بپذیرید، اما نه افراد یا شغلی را که زهرخورتان می کنند.

پاک‌سازی ذهنی در بهار می‌طلبد که به هر اتاقی در خانه ذهنتان سر بزنید. بعضی را با برچسب «هم اکنون درست شود» مشخص کنید و بعضی را با «بهار آینده دوباره تلاش خواهم کرد» و درباره برخی شان نیز بگویید «خوب است» و بگذرید.