کتاب کنت دومونت کریستو رمانی از الکساندر دوما نویسنده فرانسوی، منتشر شده به سال ۱۸۴۵. ادموند دانتس، دریانورد و مسافری مرموز با چندین چهره، میخواهد با ثروتهای افسانهوار خود طبقه اشراف پاریس را به هم بریزد. ادمونت دانتس در روز ازدواجش، به اتهام دروغین طرفداری از ناپلئون در بندر مارسی زندانی میشود و بر اثر خیانت رقیب عشقیاش، فرناند، و رقیب تجاریاش، دانگلار، مدت چهارده سال محبوس میماند و این واقعه، در عین حال، به نفع مقاصد سیاسی یک قاضی جوان و جاهطلب به نام ویلفور است که در زندانیشدن او دست دارد. درسیاهچال پس از چندین سال از زندانی شدنش، متوجه میشود که زندانی دیگری مشغول حفاری جهت فرار کردن از زندان است سرانجام او نیز مشغول به کار میشود و متوجه میشود که او آبه فاریا یک کشیش و دانشمندایتالیایی است. فاریا نقشه گنج سرشار جزیره مونت کریستو را در اختیار او میگذارد... عجیبترین ماجراها در این اثر نقل میشود. نویسنده پروای حقیقتنمایی ندارد. سبکش روی هم رفته روان و پویاست. با این همه، بسیاری از بخشهای کتاب با حقیقت روانشناختی شخصیتها و امکان وقوع ماجراها مغایرت دارد. در بخش هایی از کتاب آماده است : مثل همه روزهایی که قرار بود یک کشتی به بند مارسی بیاید، روز 24 فوریه 1815، اسکله پُر از افرادی بود که برای تماشا آمده بودند. اسم کشتی که قرار بود به بندر برسد، فرائون بود. یکی از مردهایی که آنجا بود، منتظر نماند تا کشتی به اسکله برسد و خودش سوار قایق کوچکی شد تا به سمت کشتی برود. وقتی قایق به کشتی فرائون نزدیک شد، مرد جوان، ریز جثه و قدبلندی با چشمهای سیاه و موهای پرکلاغی به لبه کشتی آمد. مردی که داخل قایق بود داد زد: «اوه، دانتس، تویی؟ چرا فضای عرشه اینقدر ناراحت و گرفتهس؟» مرد جوان جواب داد: «آقای مورل بدشانسی بزرگی آوردیم. ناخدا لِکلِر شجاع، منژیت گرفت و مُرد.» و بعد رو به خدمه کشتی کرد و گفت: «مراقب باشید! لنگر میندازیم!» همه مثل اینکه خدمه کشتی یک جنگاور باشند، فوری از دستور ادموند دانتس اطاعت کردند. صاحب کشتی پرسید: «بارها چی شدن؟» دانتس جواب داد: «همشون سالمن و فکر میکنم از دیدنشون خوشحال بشید. الانم اگه میخواید بیایید رو عرشه، من باید کشتی رو به شکل عزاداری دربیارم. آقای دانگلارز جزییات بار رو بهتون میگه و نشون میده.» صاحب کشتی از طنابی گرفت تا از کشتی بالا برود و آقای دانگلارز هم لبه کشتی آمد. خدمه کشتی همانقدر که دانتس را دوست داشتند، از دانگلارز بیزار بودند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 82.۵۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۱:۵۳:۵۰ |
نویسنده | الکساندر دوما |
مترجم | ابوذر هدایتی |
راوی | الیاس گرجی |
ناشر | شکیب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۵/۱۳ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
موضوع کتاب خوب است ولی کتاب خلاصه هست و بد هم خلاصه کردند و فیدیبو باید اعلام می کرده که خلاصه ای از کتاب هست.وگرنه من نمی خریدم.
همین الآن این متاب رو دریافت کردم و حسابی پشیمون شدم فکر میکردم زمان هر پارت به ساعته نه دقیقه، از بابت هزینهای که دادم اصلا رضایت ندارم و دیگه از اینجا خرید نمیکنم. کل کتاب رو تو نیم ساعت گفتید!!
حیف از این شاهکار نیست که نسخه خلاصه صوتی بشه؟ نسخه صوتی انگلیسی این کتاب بیش از ۵۰ ساعت هست. و اینجا ۲ ساعت! واقعا حیفه، این کتاب یک شاهکار به تمام معنی از عشق، انتقام و اثبات وجود خداست...
خب برای من که کلا داستان رو نخونده بودم جذابیتهایی داشت ولی خب خیلی خلاصه شده بود و من در انتهای داستان با یک سری اتفاقاتی که خیلی قبلتر افتاده بود تازه آشنا شدم
اونقدر کتابو خلاصه کردن که هیچی ازش نمونده
کنت مونت کریستو کتاب جذابی هست قبلا کامل کاغذیش را خوندم این خیلی خیلی خلاصه هست من برای یادآوری شنیدمش
اگر خلاصه کتابها رو بخواهیم که از آرشیو صوتی رادیو استفاده میکنیم، رایگان
چرا کتاب خلاصس؟! منم خیلی تعجب کردم چون کتاب رو دارم و ۳جلد طولانیه! میشه کتاب رو کامل بخونن و بذارین؟
کتاب امتیاز ۴۰ از ۱۰۰ میگیره که متوسطه . گوینده خوب بود اما کتاب های رمان بهتری هستند برای مطالعه
قبل از خرید ، فهرست رو نگاه کنید تا از روی تایم ،متوجه شین که خلاصه شده یا نه.