زیر زمین دانشکده، در آن اعماق، مکان تاریکی وجود دارد که تنها عدهی انگشت شماری از آن باخبرند: شبکهای مخروبه از
گذرگاههای باستانی و اتاقهای متروکه.در آغوش تونلهای پیچدرپیچ و پراکندهی نهانگاه و در قلب این مکان از یاد رفته، زن
جوانی پنهان شده است.
نامش آوری است و زندگیاش در یک کلام، اسرارآمیز.
موسیقی سکوت، نگاهی اجمالی به زندگی تلخ و شیرین آوری است. داستان ماجراجوییهایی که هرچند کوچک؛ اما
تماماً متعلق به خود اوست. این رمان کوتاه که در عین لذتبخش بودن، غمگین و فراموش نشدنی است، جهان را از دریچهی
چشمان او به تصویر میکشد و به خوانندگان فرصتی میدهد تا اسراری را کشف کنند که
تنها خود آوری (یکی از مرموزترین شخصیتهای سه گانهی "سرگذشت شاهکش") میدانست...