کاش نوشتن دفترچه خاطرات را خیلی زودتر از اینها شروع کرده بودم، چون هر کس که تا اینجا زندگینامهی دستنویسم را خوانده است، دربارهی زندگی من در سالهای قبل از رفتن به مدرسهی راهنمایی، کلی سؤال به ذهنش میرسد.
خوشبختانه، از لحظهای که متولد شدم، هر اتفاقی را که برایم افتاده است، به یاد دارم. در واقع، حتی اتفاقهای پیش از تولدم را هم به یاد میآورم.
به آن روزها که برمیگردم، یادم میآید در فضایی تاریک، شناور بودم و پشتک میزدم و هر وقت دلم میخواست، چرت میزدم...