خانم بنت و پنجتا دخترش هرچه تلاش کردند، نتوانستند چیزی از زیر زبان آقای بنت بیرون بکشند. ترفندهای مختلفی به کار بردند؛ سؤالهای صریح، حدسهای زیرکانه و دور از ذهن. اما آقای بنت با مهارت خاصی همه ترفندها را یکییکی خنثی کرد. در نهایت مجبور شدند به همان اطلاعات دستدوم همسایهشان، لیدی لوکاس بسنده کنند. توصیفات او از آقای بینگلی خوشایند بود. به دل آقای ویلیام حسابی نشسته بود؛ آقای بینگلی مردی بسیار جوان، خوشتیپ و دوستداشتنی بود و مهمتر اینکه میخواست برای آشنایی بیشتر، یک مهمانی بزرگ ترتیب بدهد. چی میتوانست بهتر از این باشد؟ ترتیب دادن رقص و مهمانی، اولین نشانهی میل به عاشق شدن بود و حکایت از این داشت که آقای بینگلی آدم اهلِ دلی است. خانم بنت به شوهرش گفت: «روزی که یکی از دخترهایم بهسلامتی در نوتریفیلد ساکن شده باشد و بقیهی آنها هم به خوبی و خوشی شوهر کرده باشند، دیگر هیچ آرزویی نخواهم داشت.»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۲۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 448 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۴:۵۶:۰۰ |
نویسنده | جین آستین |
مترجم |