چرا باید آرمش(۱) را فرا گیریم؟ مستقیمترین، سادهترین، و در ضمن تأثیرگذارترین پاسخ این است که همین که توانستید بخوبی استراحت کنید، احساس خیلی بهتری به شما دست خواهد داد. بدیهی است «آرمش» درمان همه دردهای زمانه نیست، اما بیگمان میتواند بسیاری از مشکلات شخصی بخصوص مسائل و دردهای مربوط به اضطراب و فشارهای روانی را تسکین بخشد. سودمندیهای آن بسیار جامعتر از آن است که معمولاً میشناسند.
میتوانید به فراگیری آرمش اقدام کنید، با این اطمینان کامل که جز فایده و سود برای سلامتی، کارآیی ذهنی و جسمی و برای کیفیت حیات احساسی و هیجانی و حتی شاید روحانی شما، چیزی نخواهد داشت. بیگمان، هیچگونه توهمی در این کار وجود ندارد و به هیچ وجه قصد تحمیل نظریهای در کار نیست. احساس سلامتی به ذهن انسان منحصر نمیشود. این احساس، پایه و اساس فیزیولوژیکی نیز دارد.
تمامی اندامهای بدن آدمی از تمرین آرمش عمیق بهرهمند میشود: پس از انجام این تمرین، در زندگی احساس آرامش و شادمانی بیشتری خواهید کرد. مطالعاتی که در آزمایشگاههای پزشکی انجام شده، وجود پایههای فیزیولوژیکی چنین احساسی را به ثبت رسانیده است: از جمله آنها میتوان، کاهش تعداد ضربان قلب و کم شدن مصرف اکسیژن، انسجام دستگاه عصبی غدد درونریز و سرانجام الگوهای متقارنتر امواج مغزی و غیره را برشمرد.
احتمالاً عادیترین دلیلی که باعث میشود مرد یا زنی چنین کتابی را بخواند یا به کلاسهای آموزشی «آرمش» ملحق شود، این است که بتواند نیازهای شخصی و درونی خود را در مورد این به اصطلاح تنشهای عصبی برطرف کند. میلیونها نفر در غرب از آثار زیانبار تنشهای عصبی رنج میبرند.
هر چند برخی تنشهای عصبی عادی و ضرورتا جزئی از زندگی به شمار میآیند که بدون آنها انگیزه فعالیت و اقدام به عمل به نحو روز افزونی کاهش مییابد، بر طرف کردن تنشهای عصبی غیر لازم و یا دست کم کاستن و رساندن آنها به حد متعارف از ملزومات خردمندی است. تنش عصبی غالبا از کارآیی جسم آدمی و از تفکر روشن او میکاهد، در صورتی که توجه به پیامهایی که تنشهای طبیعی با خود دارند، باعث میشود که شخص واکنش مناسب و درخوری از خود بروز دهد.
در این کتاب، برای فراگیری آرمش عمیق راهنماییهای گام به گامی را خواهید یافت و برای اینکه چگونه بهترین بهره را از مهارتهای آرمش در زندگی روزمره خود ببرید، دستورالعملی هم ارائه خواهد شد.
در این کتاب دو روش عمده برای دستیابی به آرمش تشریح میشود. این هر دو روش عملیاند و تقریبا در حوزه تواناییهای همگان قرار میگیرند. فراگیری این دو روش الزامی است. پس از فراگرفتن آنها، خود قادر خواهید بود تصمیم بگیرید در تمرینات روزانهتان، از کدام یک از آنها بهرهگیرید یا اینکه برای هر دو ارزش برابر قائل شوید.