0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  زن کابین جلد 10 نشر انتشارات البرز

کتاب زن کابین جلد 10 نشر انتشارات البرز

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره زن کابین جلد 10
چیزی در سرم مانند طبل کوبیده می‌شد و در حالی که پله‌ها را به سمت درِ خانۀ همسایه‌ام بالا می‌رفتم، دست‌هایم می‌لرزیدند. همچنان که منتظر بودم پاسخ بدهد، از بالای شانه‌ام به خیابان تاریک نگاه می‌کردم. به نظرم نزدیک ساعت چهار بامداد بود، و کمی طول کشید و کلی در زدم تا بیدارش کنم. صدای قدم‌های سنگین خانم جانسون را که از پله‌ها پایین می‌آمد شنیدم و وقتی لای در را باز کرد، می‌شد در چهره‌اش ترس و حیرت را دید. اما با دیدن من در لباس خوابم و با سر و صورت خونی که از ترس خودم را جمع کرده‌بودم، در یک آن حالت چهره‌اش عوض شد. زنجیر پشت در را باز کرد. «اوه خدای من! چی شده؟» «دزد اومده‌بود.» حرف زدن سخت بود. نمی‌دانم به علت هوای سرد پاییز بود یا آن ضربۀ روحی، اما با تشنج می‌لرزیدم و دندان‌هایم به اندازه‌ای محکم به‌هم می‌خوردند که در ذهنم برای لحظه‌ای با هراس تصویر خرد‌شدن آن‌ها را می‌دیدم. این افکار را رها کردم. با دلواپسی گفت: «صورتت داره خون می‌آد! اوه خدایا! بیا تو، بیا تو.» مرا به سمت اتاق نشیمنِ آپارتمان کوچکش که با فرش‌های طرح ترنج پوشیده‌شده و تاریک و خیلی هم گرم بود راهنمایی کرد. در آن لحظه آنجا حکم پناهگاهی را داشت. به مبلِ راحتیِ مخملِ قرمزی اشاره کرد و گفت: «بشین، بشین.» سپس با صدای قرچ‌قروچی بر روی زانو نشست و شروع کرد به وَر رفتن با آتشدان گازی. گاز بیرون زد و آتش گرفت. در حالی که دوباره بر روی پاهایش بلند می‌شد، احساس کردم دمای هوا یک درجه بالاتر رفت. «الان برات چای گرم درست می‌کنم.» «راستش، خوبم خانم جانسون. به نظر شما...» اما او با اخم سرش را تکان داد. «وقتی ضربه‌ی روحی بهت وارد شده، هیچی مثل یه چای داغ و شیرین نیست.» بنابراین، نشستم. دست‌های لرزانم به دور زانو‌هایم چفت شده‌بود. او به سمت آشپزخانۀ کوچکش رفت و با دو لیوان در یک سینی بازگشت. نزدیک‌ترین لیوان را برداشتم، جرعه‌ای نوشیدم و گرمای لیوان زخم روی دستم را به درد آورد. آن‌قدر شیرین بود که طعم خون توی دهانم را که با آن قاطی شد حس نکردم که به گمانم خودش نعمتی بود. خانم جانسون چیزی نخورد، بلکه فقط مرا تماشا کرد. پیشانی‌اش از نگرانی چین خورده‌بود. با لکنت گفت: «اون.. اون بهت آسیب رسوند؟»

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۰۲ مگابایت
تعداد صفحات
370 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۲:۲۰:۰۰
نویسندهروث ور
مترجمسارا پیرعلی
ناشرانتشارات البرز
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
The woman in cabin 10
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۰۶/۱۱
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
75,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۰۲ مگابایت
۳۷۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
2.5
از 5
براساس رأی 72 مخاطب
سرگرم‌کننده 🧩 (3)
گیرا 🧲 (1)
5
16 ٪
4
8 ٪
3
23 ٪
2
9 ٪
1
41 ٪
35 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
3

این رمان در واقع یک رمان جنایی - معمایی- ترسناک در حد متوسط هست که نویسنده ش تا حدی هم وارد چالشهای روانکاوانه میشه، از آنجایی که قهرمان زنِ داستان ،فردی افسرده ، نیمه مست و ترسان به نام بلاک لاک ( نام وام گرفته شده از یکی از داستان‌های اگاتا) هست که ما نیز همچون خودش نمیدانیم چیزهایی رو که میگوید واقعا اتفاق افتاده یا فقط توهم هست ، میشه گفت شخصیت پردازی این زن، خوب از آب درآمده، (اما بقیه نه چندان)، بعنوان خواننده بایستی به تمام جزئیات دقت کرد تا به حل معمای داستان برسیم، فضا سازی جذاب و ترسناک هستش، خوشبختانه نویسنده چندان روده درازی نکرده ، پس با دقت و حوصله در هیجانات این زن خبرنگار غرق بشید و در پایان به این سوال پاسخ دهید که آیا اگر شما بودید به &#۳۴; کندو کاو کردن &#۳۴; ادامه میدادید یا بیخیال همه چیز میشدید؟

2

چندتا نکته در رابطه با این کتاب: اول اینکه ویراستاری و ترجمه چندان جالبی نداره. دوم اینکه خود کتاب بیشتر به توصیف حالت تهوع شخصیت اصلی میپردازه تا شخصیت پردازی و ایجاد تعلیق برای معمای داستان!!!! این توصیفات حالات درونی شخصیت اصلی از یه جایی به بعد واقعا کسل کننده و آزار دهنده بودن برای من. سوم در رابطه با کلیت داستان، واقعا گیرایی خاصی نداشت یا حداقل نویسنده نتونسته بود ایده ش رو به خوبی پردازش کنه. در بهترین امتیاز، یه رمان جنایی خیلی متوسط محسوب میشه. از همین نویسنده اثر بازی دروغ بنظرم سطح بالاتری داشت.

3

داستان جالب بود ولی میشد آن را نهایتا در ۳۰۰ صفحه جمع کرد.خیلی کشدار و کند بود.داستانی است که اگر اولش را بخوانی و بعد آخرش را ، کل داستان دستت می آید.با حذف شاخ و برگهای زیادی که داره ، داستان خوبیه.ولی عالی نیست.

3

نسبتا کتاب خوبی بود ولی به عنوان یه کتاب معمایی باگ زیاد داشت و خیلی جاها نویسنده نتونسته بود خوب شرایط را قانع کننده بیان کنه موضوعش هم یکم تکراری بود و تنوع لازم را نداشت ولی در کل میشه گفت از خوندنش لذت میبرید

5
سرگرم‌کننده 🧩
گیرا 🧲

من بیشتره کتابهای جنایی رو خوندم و این کتاب هم واقعا جالب و نفسگیره، از کامنتهای بعضی از دوستان تعجب میکنم، خدایی این کتاب ضعیف بود؟ بیخودی فاز منتقد بر میدارن، نشون میده جنایی خوان نیستین

2

ترجمه افتضاح بود نه این.که مشکل در سطح ویراستاری باشه نه! هوش مصنوعی بهتر ترجمه می‌کرد! کاش یه دور روخوانی کنن قبل از انتشار. خود کتاب هم کشدار بود. واسه یه جنایی‌خون چیز جدیدی نداشت.

5

هنوزم جز بهترين تريلرهاييه كه خوندم منتها كدوم ترجمه بود كه خوتدم خوب بودو يادم نمياد ولي حتما بخونيدش واقعا محيط خوبي هم براي پياده سازي داستانش انتخاب كرده عاليه

2

خسته کننده بود من فقط خوندم ببینم آخرش چی میشه، جذاب نبود، آخرش هم یه مفدار گنگ بود.. کتاب‌های دیگر این نویسنده رو بیشتر دوس داشتم

4

خوب بود. بعضی جاها توضیحات زیاد میشد. آخر داستان گنگ بود. یعنی نه پایان باز بود نه بسته... منظور از دو سه صفحه آخر رو متوجه نشدم

4
سرگرم‌کننده 🧩

یک تریلر جنایی و هیجان انگیز بود من در عرض 2 روز تمومش کردم ولی تا حدودی نویسنده زیاد وارد حاشیه میشه و مقداری هم داستان رو طولانی میکنه در کل ارزش یک بار خوندن رو داره

نمایش 25 نقد دیگر
2.5
(75)
سرگرم‌کننده 🧩 (3)
12,500
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
٪30
زن کابین جلد 10
زن کابین جلد 10
روث ور

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
زن کابین جلد 10
روث ور
انتشارات البرز
2.5
(75)
سرگرم‌کننده 🧩 (3)
12,500
تومان