- نویسندهی رمانها هیجانی و روانشناختی:
«روث واربرتون» معروف به «روث وِر» نویسندهی رمانهای هیجانی و روانشناختی اهل بریتانیا است. او سال ۱۹۷۷ در شهرستان ساسکس متولد شد و در دانشگاه منچستر زبان و ادبیات انگلیسی خواند. نویسندهی انگلیسی، پیش از شروع کار حرفهای خود، مشاغل زیادی را تجربه کرد؛ از پیشخدمتی، کتابفروشی و نشر کتاب تا تدریس انگلیسی در پاریس. سال ۲۰۱۲ آغاز حرفهی داستاننویسی وِر بود و او طی دو سال مجموعهای را تحت عنوان «سهگانهی زمستان» منتشر کرد. «ساحرهای در زمستان»، «ساحرهی عاشق» و «یک ساحرهی تنها» سه کتاب این مجموعه هستند. پروژهی بعدی وِر مجموعهی دوجلدی «یابندهی ساحره» بود که هر دو کتابش یعنی «یابندهی ساحره» و «شکار ساحره» در سال ۲۰۱۴ منتشر شدند. آثار این نویسنده خوانندگان بسیاری داشتند، اما دورهی دوم نویسندگی او بسیار پرفروغتر بود. «در یک جنگل تاریکِ تاریک» سال ۲۰۱۵ خلق شد و علاوه بر جلب نظر مخاطبان، جوایزی هم برای نویسندهاش به ارمغان آورد؛ کتابِ سال رادیوی ملی آمریکا یکی از این جوایز است. اما مهمترین اثر روث ور یک سال بعد منتشر شد. «زن کابین شمارهی ۱۰» که در کنار دریافت چند جایزه، تا کنون پرمخاطبترین اثر این نویسنده بوده است. نویسنده که راه و رسم خلق رمانهای جذاب و محبوب را یافته بود، بعد از آن چند رمان دیگر نیز نوشت که همه با اقبال خوبی از مخاطبانش مواجه شدند. «بازی دروغ»، «مرگ خانم وِستاری»، «چرخش کلید»، «یک به یک» و «آن دختر» مهمترین آثار این نویسنده از ۲۰۱۷ تا به حال هستند.
- تلفیقی هیجانانگیز از آثار آگاتا کریستی و رمان دختری در قطار:
روث ور «زن کابین شمارهی ۱۰» را در سال ۲۰۱۶ نوشت. زمانی که «در یک جنگل تاریکِ تاریک» توجههای بسیاری را بر او متمرکز کرده بود و مخاطبان انتظار یک رمان میخکوبکنندهی دیگر را داشتند. رمان تازهی خانم نویسنده نهتنها خوانندگان را ناامید نکرد، که بار دیگر آنان را شگفتزده کرد. برخی از منتقدان، اثر روث ور را با آثار «پائولا هاوکینز» خالق رمان پرفروش «دختری در قطار» مقایسه کردهاند و برخی دیگر سیاق داستانگویی او را با «آگاتا کریستی» یکی از بزرگترین نویسندگان داستانهای جنایی و کارآگاهی و نیز خالق شخصیتهای جاودانهای چون «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» مقایسه کردهاند. برخی نیز همچون نشریههای «سان» و «استایلیست»، زن کابین شمارهی ۱۰ را تلفیقی از آثار آگاتا کریستی و پائولا هاکینز دانستهاند. با همهی اینها و بدون قیاس با آثار دیگر، رمان روث ور داستانی است پرهیجان و شورانگیز با مایههایی از ترس و موشکافیهای روانشناختی که میتواند مخاطبش را تا پایان با خود همراه کند.
- قتل زنی که انگار اصلاً وجود نداشته است!
داستان «زن کابین شمارهی ۱۰» دربارهی «لورا بلکلاک» است؛ روزنامهنگارِ در سفری که «لو» صدایش میکنند. لو برای انجام یک مأموریت، با یک کشتی تفریحی لوکس عازم نروژ و آبدرههایش میشود که آسمانش را شفق قطبی آراسته است. لو مشتاق رسیدن به مقصد و انجام مأموریت خود است اما اتفاقی در مسیر، همهچیز را عوض میکند. قهرمان داستان شاهد صحنهای است که در آن به باورش جسد یک زن از کابین کناری به بیرون پرتاب میشود. تلاشهای او برای انتقال خبر این اتفاق هولناک، چندان نتیجهای در بر ندارد. مسافران حرف لو را نمیپذیرند و از آن بدتر آنکه طبق آمار، مسافر آن کابین اصلاً وارد کشتی نشده و هیچکس هم از مسافران کشتی کم نشده است. همهی اینها کار لو را سختتر میکند. او نخست باید با فکرهای خود بجنگد. آیا آنچه دیده بود، حقیقت بود یا شکلی از توهم بود که سراغ او آمده بود؟ اگر به دیدههای خود اعتماد کند، باید این را بپذیرد که قاتلی در کشتی حضور دارد. اما چگونه میتوان قتلی را اثبات و قاتلی را پیدا کند، در حالی که اساس اتهامش برای هیچکس باورپذیر نیست.
- کتاب صوتی کابین شمارهی ۱۰:
نشر صوتی آوانامه در همکاری با «نشر البرز» نسخهی صوتی کتاب «زن کابین شمارهی ۱۰» اثر «روث وِر» را با ترجمهی «سارا پیرعلی» و اجرای «مریم پاکذات» تولید و منتشر کرده است.