مهندسان از سر رضایت سرشان را تکان دادند و مسئلههای بیشتری مطرح کردند. هرچه مسئلهها سختتر میشد، اُربی سریعتر جواب میداد.
اُربی، باهوشترین ربات جهان، به همه سؤالها درست جواب داد. اما آن را برای چه کاری ساخته بودند؟
یکی از مخترعان گفت: «اسمت را با خط خوش بنویس!»
اُربی با بازوی انبری راستش قلمی را ماهرانه برداشت و اسمش را با خط زیبا نوشت. دستش را جلو و عقب میبرد و به زبانهای چینی، روسی و تقریباً هر زبان دیگری که در جهان وجود داشت مینوشت. اما آزمون هنوز ادامه داشت.
رئیس مخترعها از اُربی خواست: «قطعات این ساعت را از هم جدا کن و دوباره سَرِهمش کن.» بعد ساعت مچی خیلی کوچکی را روی میز گذاشت. اُربی میتوانست از انگشت اشارهاش به جای مته و پیچگوشتی استفاده کند و برای همین این مسئله را هم بدون هیچ مشکلی حل کرد. اول پیچهای قاب ساعت را باز کرد. بعد در چشمبرهمزدنی همهچیز را سَرِهم کرد. انگار این نیموجبی میخواست به ساعتسازها دهنکجی کند.
زمانی که عقربه ساعت دوباره تیکتاک کرد، مخترعان فهمیدند که ساعت کار افتاده و اُربی برای امتحان بزرگ آماده است!
«اُربی! حالا درباره مأموریتت توضیح بده. چرا ما تو را ساختهایم؟»
اُربی جواب داد: «اُربی مأموریت ویژهای دارد. او باید با سفینه به فضا برود و درباره سیارات ناشناخته مطالعه کند.»