من پیش از تو به ظاهر یک داستان عاشقانه و خانوادگی است؛ اما مهمترین تعریفی که از این کتاب میتوان داشت این است که جوجو مویز نویسنده این رمان، داستان شجاعت و تلاش پایدار برای تغییر مسیر زندگی را روایت میکند. نثر مویز در این رمان طنازانه و صمیمی و در عین حال خوشخوانی است. عشق و دلدادگی در بستر مشکلات و حوادث همان چیزی است که این کتاب را تبدیل به یکی از محبوبترینها و پرفروشترینها کرده است.
در ماههای ابتدایی سال 2009، لوئیزا، دختر 26 ساله طبقه کارگر لوئیزا کلارک که کار خود را در کافه از دست داده است شغل جدیدی پیدا میکند. او موقعیتی را به عنوان پرستار یک مرد 35 ساله باهوش، ثروتمند و بسیار عصبانی به نام ویل تراینور پیدا میکند. ویل دو سال قبل در اثر یک حادثه قطع نخاع شده است و مادرش، لوئیزای بیتجربه را استخدام میکند تا به زندگی ویل طراوت ببخشد؛ اما این شغل برای او سختیها، مشکلات و غمهایی خواهد داشت.
«من پیش از تو» رمان عاشقانه و پرفروش نویسندهی انگلیسی جوجو مویز است که در سال 2012 برای اولین بار منتشر شد. رمانی که بعد از انتشار سر و صدای زیادی به پا کرد و جوایز متعددی گرفت و ۱۲ هفته در لیست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت. فروش بسیار بالای این کتاب در سراسر جهان و ترجمه آن به چندین زبان بسیاری از افراد را به خواندن این کتاب تشویق کرد.
من پیش از تو رمانی ست بر پایهی اشکها و احساسات یا به نقل از یک روزنامه انگلیسی کتابی که واقعا اشکها را بر انگیخته میکند. مویز در این داستان فضایی متفاوت از داستانهای عاشقانه معمول ارائه میکند. او سعی دارد در بستری عاشقانه هرچند ناراحتکننده امید و انگیزه را در مخاطب زنده کند.
جوجو مویز دلنشین، روان و دوستداشتنی مینویسد. او در رمان من پیش از تو به گونهای نوشته است که خواننده بتواند باشخصیتها ارتباط برقرار کند و در کلمات داستان گم شود. او در این رمان به موضوع طبیعت انسانی میپردازد و چگونگی ارتباط با افراد خاص در این کتاب باعث میشود در نهایت زندگی را به روشی شادتر دید. داستان نه تنها عاشقانه است بلکه جنبههای روانشناسی آن نیز خیلی پررنگ است. این داستان به خواننده مشکلات زندگی بزرگسالان را نشان میدهد و اینکه چگونه یک حادثه میتواند همهی زندگی را تحت تاثیر قرار دهد و آن را به طور کلی تغییر دهد.
شخصیتهای این داستان به جای اینکه تنها خوب یا بد باشند، دارای نقص انسانی هستند و همین باعث شده تا آنها برای مخاطب دوستداشتنی و واقع بینانه باشند. جریان داستان به آرامی جریان پیدا میکند و در طول قصه نویسنده جزئیات زیادی ارائه میدهد تا خواننده خود را در داستان قرار دهد و با احساس شخصیتها و تجربههای آنها ارتباط بگیرد. کتاب از نگاه شخصیت اول داستان یعنی لوئیزا نوشته شده است.
این داستان به بعضی از مشکلات جامعه امروز میپردازد. مشکلاتی که بیشتر مردم به آن توجه نمیکنند یا در اصل تصور نمیکنند که این موضوعات مشکل باشد؛ اما نکتهی جالب مسئلهی معجزهی عشق است که مثل نوری در این داستان میتابد.
این رمان احساسی داستانی زیبا درباره انسانیت، مشکلات و عشق در زندگی است. خواندن کتاب من پیش از تو به علاقهمندان به رمانهای عاشقانه پیشنهاد میشود.
از رمان پرفروش و پرطرفداری مثل من پیش از تو انتظار میرفت که روی صحنهی سینما خم ظاهر شود. فیلمی از این کتاب توسط «تیا شروک» در سال 2016 ساخته شد. اگرچه فیلم جزئیات و توصیفات کتاب را در خود ندارد اما فیلم موفق بود و با فضای عاشقانه و رنگی خود مخاطبانش را راضی کرد. دو شخصیت اصلی این کتاب را «امیلی کلارک» و «سم کلفلین» بازی میکنند.
جوجو مویز نویسنده پر طرفدار رمانهای عاشقانه در سال 1969 در میدستون انگلستان به دنیا آمد و در لندن بزرگ شد. مویز در دانشگاه لندن در رشتهی روزنامهنگاری تحصیل کرده و حدود 12 سال به روزنامهنگاری مشغول بوده است.
مویز قبل از اینکه به نویسنده مشهوری تبدیل شود در شغلهای مختلفی فعالیت داشت. او به عنوان کارمند بانک، نوشتن بروشور و ... کار کرده است؛ اما شغل اصلی او که سالها در آن تجربه کسب کرد روزنامه نگاری بوده است.
سال 2002 مویز با اولین رمان خود «باران پناهنده» به شکل جدی نویسندگی را شروع میکند و تا امروز نزدیک به 14 رمان دیگر نیز نوشته است. اوج شهرت مویز سال 2012 با رمان من پیش از تو بود. رمانی که بیش از 3 میلیون نسخه فروخت و نامزد دریافت جایزه کهکشان ملی انگلستان شد. او همچنین در طول سالهای فعالیتش به عنوان نویسنده موفق شد تا دو بار جایزه «رمان عاشقانه سال» را دریافت کند.
از کتابهای ترجمهشدهی مویز در ایران میتوان به کتابهای «سرپناه بارانی»، «من پیش از تو»، «پس از تو»، «میوهی خارجی»، «اسب رقصان»، «یک به علاوه یک» و «موسیقی شب»، «کشتی نوعروسان»، «هنوز هم من»، «ماه عسل در پاریس»، «آخرین نامهی معشوق»، «ماه عسل در پاریس»، «خلیج نقرهای» و «رها در باد» اشاره کرد.
کتابهای مویز در بازار نشر ایران با ترجمههای متعددی منتشر و فروخته میشوند. من پیش از تو اولین کتاب از جوجو مویز است که به فارسی ترجمه شده است. اولین بار این کتاب از سوی انتشارات آموت با ترجمهی مریم مصباحی منتشر شد. مریم مفتاحی مترجم رمانهای مویز در ایران دربارهی کتاب من پیش از تو گفته: «شاید برخیها فکر کنند که رمان من پیش از تو یک رمان عاشقانه است؛ اما من این تصور را ندارم. به نظرم یک داستان امیدبخش و سرشار از کشمکشهای روحی و ذهنی است. به باور من مخاطبان ایرانی لطیف بودن این اثر را دوست دارند. احساساتی که در این رمان به بازی گرفته میشود، خواننده ایرانی را آرام میکند و در نهایت وقتی خواننده کتاب را به پایان میرساند، شاید اول دچار هیجانات مختلف روحی شود، اما بعدش به نوعی آرامش میرسد و به زندگی و مقوله هستی جور دیگری نگاه میکند. سوژهی این رمان اصلا بومی نیست و در عین حال کاملاً ملموس و واقعی است. این رمان تمام مردم جهان را به چالش کشیده و دلیلش هم این است که به یک مقوله کاملاً انسانی پرداخته است.»
نسخه صوتی کتاب من پیش از تو با خوانش مریم پاک ذات و گروه گویندگان از سوی انتشارات آوانامه منتتشر شده است.
بهار یک شبه از راه رسید، زمستان همچون میهمانی ناخوانده، بی آن که خداحافظی کند، ناگهان راهش را کشید و رفت. همهجا سبز شد. خیابانها غرق در نور خورشید بودند و هوا ملايم و دلانگیز شد. فضا مملو از رایحهی مطبوع و دلنشین بود. آواز پرندگان در پس زمینهی روز شنیده میشد.
ولی من به هیچیک از اینها توجه نداشتم. به دلیل فشرده بودن برنامههای تمرینی پاتریک، بعد از یک هفته، او را شب قبل دیده بودم.
من و پاتریک نخستین بار همدیگر را در محل کارم ملاقات کردیم. قبل از این که در کافهی فرانک کار کنم، در آرایشگاه زنانه و مردانهای کارآموز بودم. وقتی پاتریک وارد آرایشگاه شد و تقاضا کرد موهایش را با نمرهی چهار بزنیم، سامانتا صاحب سلمانی دستش بند بود. برای همین، من کار پاتریک را طبق درخواستش انجام دادم، ولی افتضاحتر از این نمیشد، در طول تاریخ بشریت موی کسی به این بدی کوتاه نشده بود. سه ماه بعد به این نتیجه رسیدم که اگر عاشق ور رفتن با موهای خودم هستم، لزوما به این معنی نیست که میتوانم موی دیگران را هم کوتاه کنم؛ بنابراین کار سلمانی را ول کردم و رفتم با فرانک در کافهاش مشغول کار شدم.
وقتی من و پاتریک دوست شدیم و رفت و آمد پیدا کردیم، مشغول کار فروش بود و فهرست چیزهای مورد علاقهاش شامل آبجو، آبنبات، زن و صحبت از ورزش میشد. احتمالا از نظر او یک شب خوب میبایست شامل هر چهار مورد باشد. پاتریک قیافهی معمولی داشت و نمیشد گفت خوشتیپ است. هیکلش بزرگتر از من بود، ولی من دوست داشتم. از متانتش خوشم میآمد. پدرش از دنیا رفته بود و او خرج مادرش را میداد و مراقبش بود و من رفتارش را با مادرش میپسندیدم. چهار برادر و خواهرش مرا ياد «خانواده والتون » میانداخت. به نظر میرسید که خیلی همدیگر را دوست دارند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 951.۳۵ مگابایت |
مدت زمان | ۱۷:۱۷:۴۳ |
نویسنده | جوجو مویز |
مترجم | مریم مفتاحی |
راوی | مریم پاکذات |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۵/۰۷ |
قیمت ارزی | 14 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام بر عوامل فیدیبو و فیدیبویی های عزیز که نظر منو میخونید. متشکرم از راویان بسیار خوب این کتاب که گوش دادنش رو برام لذت بخش کردند، دو زوج دوست داشتنی که در این کتاب حضور داشتند. من چندین اثر از جوجو مویز گوش دادم و برای من انگیزه بخش هستند . زنان در داستان این نویسنده در ابتدا زندگی های سختی دارند و در اون زندگی توانمندی های اون زن دیده نمیشه اما در طول داستان کاراکتر اصلی جوجو مویز به موجودی توانمند تبدیل میشه و این روندِ تغییر برای من بسیار خوشاینده و شنیدن این تغییرات برام دلچسبه. اگر برای شما هم شنیدن روند تغییر یک زنی که خودش رو باور نداره ولی بعد به زنی توانمند تبدیل میشه جالب توجه هست میتونید این اثر رو گوش بدید.
با اختلاف بهترین کتابی که تا به حال خوانده ام ........ لحظه به لحظه ی داستان را همزاد پنداری کردم همراه با شخصیت لوئیزا زندگی کردم کار کردم عصبانی شدم خوشحال شدم عاشق شدم و گریستم ، نمیدانم این داستان واقعی بود یا نه اما میدانم هزاران داستان مشابه این در دنیا وجود دارد که واقعی هستند فصل اخر داستان را همراه با لوئیزا با اشک تمام کردم و.......... واقعا در مورد درستی یا نادرستی خودکشی قانونی معلولان در اروپا و امریکا باید بحث کرد و این واقعیت است ، در اخر سپاس فراوان از عوامل تولید این اثر : موسیقی ، تدوین ، صداگذاری ، گروه گویندگان و همه دست اندر کاران تولید .......
هیچ وقت فکر نمیکردم یک داستان عاشقانه برایم جذاب باشه، اصلا آدم رمانتیکی نیستم اما باید بگم این کتاب صوتی فوق العاده خوب بود. فضا سازی ها ، روند داستان ، جملات ساده و دور از لفاظی های بیهوده ،انتخاب موسیقی و از همه مهمتر گویندگی عالی خانم پاک ذات این اثر رو به یکی از جذاب ترین کتاب های صوتی فارسی تبدیل کردند. لحن گوینده در موقعیت های غم ، شادی ، هیجان و غیره بسیار مناسب است و به خوبی فضا رو انتقال میده. حتی اگر به آثار رمانتیک علاقه ای ندارید، پیشنهاد میکنم لذت شنیدن این کتاب صوتی رو اصلا از دست ندید.
درباره کتاب صوتی و نحوه اجرا بگم که خیلی خوب بود، کاراکترها با صداهای مختلف حضور داشتن و موزیک و صداهای پس زمینه و احساس گوینده خیلی خوب بود. اما در مورد متن، بنظرم سه چهار فصل میانی کتاب فقط برای حجیم تر کردن کتاب بوده وگرنه اتفاق خاصی تو این چند فصل نمیوفته، شایدم نویسنده خواسته روال کُند زندگی رو برسونه، نمیدونم. و اینکه بعضی جاها احساس کردم نویسنده میخواد عقایدش رو به خورد خواننده بده! سرعت خوانش بنظرم کمی کند بود که من با دور تند گوش کردم. در کل اگه دنبال یه داستانی هستین که چند روز سرگرمتون کنه کتاب خوبیه.
در توصیف این کتاب باید بگم . این کتاب بهترین پیشنهاد برای کسی که تازه میخواد شروع به کتاب خوندن کنه و بهترین پیشنهاد واسه کسی که سالیان ساله کتابخونه میدونم . در عین حال نباید از قدرت و هنر گوینده های این کتاب صوتی غافل شد و بحق بشخصه سپاسگذار و مجذوب این هنرشون قرار گرفتم . گاهی از خودم سوال میکنم چطور کسی میتونه با خوندن یا گوش کردن به این کتاب زیبا نسخه های بعدی این کتاب یعنی من پس از تو و ... رو مطالعه نکنه . شاید هیچکس ... موفق باشید و بخونید و یا بشنوید و گوارای دل هایتان ...
آموزه های این رمان: ۱- لیستی پویا از کارهایی که می تونم با عزیزانم انجام بدم تهیه کردم تا از زندگی لذت بیشتری ببریم. ۲- می خوام خوب زندگی کنم ۳- با توجه به نامشخص بودن زمان مرگ، قصد دارم هر روز ابراز عشق کنم به عزیزانم...ویل و اطرافیانش با توجه به مشخص بودن زمان مرگ او در ظاهر که فرصت کافی برا گفتگو داشتن، دست کم در لحظات پایانی... عادت دارم که کتاب خوب رو چندین بار گوش بدم، این کتاب هم از اون دسته کتابها بود، اولین بار داستان جالبه و دفعات بعد بیشتر فرامیگیرم.
هم کتاب صوتیشو گوش کردم هم فیلمشو دیدم ولی پیشنهاد میکنم اول کتاب و بخونید.یا گوش کنید .چون تاثیر عمیق تری داره من وسطای شنیدنش بودم که تازه فهمیدم فیلمش هم هست و بهم گفتن حتما اول فیلمشو ببین بعد کتابش! ولی من دلم نیومد کتاب و نصفه ول کنم برم سراغ فیلم ...تا اخرش گوش کردم و واقعا لذت بردم...وقتی فیلمو دیدم تازه فهمیدم کتاب صوتیش با اختلاف تاثیر گذارتر از فیلمش بود... وقتی کتابو بخونی قشنگ حس میکنی فیلم چقد خلاصه و با عجله همه چیو سرهم کرده....ولی هردوش پیشنهاد میشه
بابت احترامی که به زمان مخاطب میذارید و کتابهای رادیویی با این کیفیت فیدیبیو میذارید ممنونم. فضاسازی کتابهای رادیویی در مقایسه با کتب صوتی قابل مقایسه نیستن. سیر داستان اگرچه غمگین ولی فضای ذهنی واقعی رو تداعی میکنه. امید در برابر نومیدی!
داستان واقعا گیرایی داره. شما رو با خودش همراه میکنه. به شخصه خیلی دوسش داشتم و واقعا به دلم نشست. از نظر نویسنده و داستان عالی بود اما در رابطه با گویندگی اینکه از چندین صدا برای گویندگی شخصیت های مختلف استفاده شده بود خیلی خوب بود . واقعا به جذابیت کتاب افزوده بود. اما گوینده اصلی به نظرم مناسب این کاراکتر نیست صداشون. لو شخصیتی فوق العاده پرانرژیه ولی گوینده صداشون انرژی لو رو منتقل نمیکرد و به طور کلی صدای گوینده برای این شخصیت انرژی کافی رو نداره
کتاب با داستان پردازی عالی و گویندگی زیبا و تاثیر گذار ولی متاسفانه بسیار غمگین