به چشمهای پیامبر نگاه کردم. چشمانش میدرخشید و پر از نور بود. پیامبر دستش را بلند کرد و من چشمهایم را بستم و خودم را به خدا سپردم. احساس سبکی کردم. نسیم خنکی میوزید. احساس عجیبی بود! نه دردناک بود و نه سخت. انگار بر ابرها سوار بودم... آزاد و رها...
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 12.۶۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 24 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۴۸:۰۰ |
نویسنده | مهناز فتاحی |
ناشر | دفتر نشر فرهنگ اسلامی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۴/۱۲ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
یک داستان کودکانه ساده و جذاب .
عالی