کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده نشر چشمه

یک کتاب معمایی هیجان انگیز و استاندارد بود که همه چیز دقیق و سرجای خودش بود انگار چند بار داستان از زوایای مختلف بررسی شده. تا حالا این سبک کتاب از نویسنده ایرانی نخونده بودم و اصلا توقع کتاب خوبی رو نداشتم. روایت دقیق و توضیحات به موقع که حس و حال ترس و هیجان را القا میکرد. شخصیت پردازی خوب بود و انتخاب شخصیتها به نظرم نکته ظریف و خوبی داشت اونم اینکه از همه قشر بودند زن و مرد کنار هم ترک و فارس و افغان. اصل داستان هم عالی بود یک ماجراجویی جالب و جدال با سیستم، که اتفاقا به نظرم استعاره جالبی داره. جدای از این از افسانه ها و داستانهای تاریخی هم خیلی خوب و در راستای جالبتر کردن داستان استفاده کرده. پایانی بی نقص و تاثیر گذار داره که باعث میشه چند روز پس از تمام کردن کتاب ذهن خواننده درگیر داستان باشه.

این رمان رو به پیشنهاد آقای آرمان امیری خواندم که در زمان کرونا توصیه کرده بودند و مقایسه میان آن با طاعون و کوری انجام داده بودند. همین مقایسه ترغیب به خواندن شدم. در شروع نثر عالی است و همین مطلب که درگیری با سیستمی است که ارادی است اما طاعون و کوری و کرونا منبع طبیعی دارد موضوع پرکششی است. فضاسازی داستان خصوصا برا دهه شصتی ها جذاب است. لحظات درخشان دارد اما در کل یک سوم پایانی کار وقتی گره اصلی باز میشود کار افت پیدا می کند. بعد از اتمام گویی رمان هم تمام میشود. گرچه کار چند بعدی است و تحلیل های مختلف میتوان انجام داد اما قلم نویسنده پخته نیست و کار در ذهن ماندگار نمی شود.

شروع جذاب و پرکششی داره اما خیلی زود افت می‌کنه. نویسنده موضوع نه چندان کلیشه‌ای را انتخاب کرده ولی از پس پرداخت رمان و شخصیت‌ها برنیومده. توصیف‌های به شدت تکراری در رمان ایرانی این روزها, داستان را خسته‌کننده کرده. به پیشنهاد دوستی خوندمش ولی به کسی پیشنهاد نمی‌کنم.

در ابتدا جداب به نظر می رسد اما رفت و برگشت بین خیال و واقعیت و رمزگونه صحبت کردن راوی، باعث گیجی من می شد، هر چند آن را تا آخر خواندم تا قصد نویسنده را بفهمم. اما کتابی نیست که به کسی سفارش کنم!

خوب شروع شد واز اواسط به بعد کمی شلوغ شد ونامفهوم ،کمی بی نظم بود.من از عملیات ونتیجه اش اصلا سر در نیاوردم.آخرش هم سردرگم

موضوع خلاق و پرکشش، نثر واقعی و امروزی، اما انگار داستان برای دوست‌داشته شدن چیزی کم دارد!

ادامه داره؟!