اصلاً اخلاق چیست؟ فلاسفه و فرهنگهای واژگان غالباً جملاتی نظیر اینها را میگویند: اخلاق مطالعه ارزشهای اخلاقی است؛ اخلاق میپردازد به اینکه بهترین راه بررسی ارزشهای اخلاقی و وضوح بخشیدن به آنها، اولویتبندی آنها و سازگار ساختن آنها با هم چیست.
خود این تعریف هم به نوبه خود تعریفهای متعدد دیگری را میطلبد. یکی اینکه ارزش چیست؟ در کتاب حاضر منظور من از «ارزشها» اموریاند که دغدغه ما هستند؛ چیزهایی که برایمان مهم هستند؛ غایات یا آرمانهایی که آرزومندشان هستیم و خود یا دیگر افراد یا جامعهمان را بر طبق آنها ارزیابی میکنیم.
وقتی از ارزشهای «اخلاقی» سخن میگوییم، نوع خاصی از ارزشها را منظور خویش میسازیم: ارزشهایی که بیانگر نیازها و انتظارات بهحق دیگران و نیز خودمان هستند. «انتظارات بهحق» انواع متعددی دارند: مثلاً ما بهدرستی انتظار داریم که رفتار دیگران با ما توأم با احترام، صداقت و مراقبت باشد.
ما غالباً اصطلاحهای «اصول اخلاقی»و «اخلاق» را به جای یکدیگر به کار میبریم. اما غالباً سودمند است که تمایزی قائل شویم میان ارزشهای اخلاقیای که تصادفاً به آنها معتقدیم و نیز فرایند آگاهانه بررسی آنها، نقد آنها و بازنگری در آنها. اصطلاح «اخلاق» معنای انتقادیتر و خودآگاهانهتری دارد. اهتماممان در اخلاق بر این است که از باور داشتن صرف ارزشهایمان فراتر رویم و پس از تعمق در آنها در بابشان تصمیم بگیریم.