«کتاب که در کشورش جوایز بسیاری دریافت کرده به عنوان رمانی آوانگارد تعریف شده است. شاید اگر بگوییم آوانگاردِ به تاخیرافتاده صحیحتر باشد. شیوهی یزدانی خرم، «دوس پاسوس» را بهیادم میآورد. در رمانهای «دوس پاسوس» از جایی که یک شخصیت رها میکند، دیگری داستان را ادامه میدهد و در نتیجهی گذرها و تغییر مکان شخصیتها تابلویی از جامعه به تصویر کشیده میشود.» این جملات را «عمر ایلهان»، نویسندهی ترک دربارهی رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم نوشته است. کتابی از مهدی یزدانی خرم که نمونهی متفاوتی از ادبیات معاصر ایران است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم دومین کتاب مهدی یزدانی خرم و اولین جلد از سه گانهی اوست که با «سرخ سفید» و «خون خورده» ادامه پیدا کرده است. اولین بار سال 91 انتشارات گیسا کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم را منتشر کرد. اما از سال 92 نشر چشمه امتیاز نشر آثار مهدی یزدانی خرم را خرید و در حال حاضر این انتشارات من منچستر یونایتد را دوست دارم را تجدید چاپ میکند.
کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم مجموعهای از چند ماجرای مختلف است. داستان آدمهای مختلفی که زنجیر وار روایت شده است و در عین حال هر تکهاش داستانی جداست. ماجراهای این رمان در دههی بیست قرن حاضر اتفاق میافتد.
عنوان این کتاب غلط انداز به نظر میرسد. شاید تصور کنید با یک رمان فوتبالی طرف هستید، اما منچستر یونایتد در این رمان تنها تیم مورد علاقهی دانشجوی تاریخ، شخصیت اول رمان است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم سال 91 برندهی بهترین رمان در جایزهی ادبی «هفت اقلیم» شده است. این کتاب همچنین در جشنوارهی ادبی بوشهر مقام اول را به دست آورده است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم به تازگی به ترکی ترجمه شده و در کشور ترکیه منتشر شده است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم با روایت یک دانشجوی تاریخ مبتلا به سرطان خون آغاز میشود. این دانشجو بر اثر حوادثی وارد برههی تاریخی خون و خشونت در تاریخ معاصر ایران یعنی آغاز دههی بیست تا کودتای بیست و هشتم مرداد سی و دو میشود و آن جاست که ماجراها و آدمهای مختلفی روایت میشوند.
مهدی یزدانی خرم در کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم از تکنیک «کات آپ» استفاده کرده است. یعنی به نظر میرسد داستان تکهتکههای به هم چسبیده است.
مهدی یزدانی خرم تاریخ معاصر ایران را به خوبی میشناسد و از عناصر آن در رمانهایش به شدت بهره میبرد. در رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم نیز او از فضای جامعهی ایرانی در سالهای دههی بیست و وقایع تاریخی واقعی استفاده کرده و آن را با داستانهایش آمیخته است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم راویهای مختلفی دارد، گاهی به صورت اول شخص روایت شده است و گاهی راوی آن دانای کل است. این کتاب خط زمانی مشخصی ندارد و دائم در حال رفت و آمد در زمان است.
خون و خشونت در این رمان به شدت پر رنگ است. توصیفات نویسنده میتواند مو به تن آدمی سیخ کند. او قاتلها، شکنجهگرها و آدمهای قسی القلب را با جزئیات به تصویر کشیده تا جایی که گاهی توصیفاتش برای خواننده منزجر کننده است.
نکتهی جالب دیگر این رمان این است که هیچ شخصیتی اسم ندارد، زن لهستانی، دانشجوی تاریخ، پدر بزرگ، این ها کلماتی است که به جای نام شخصیت به کار رفتهاند. در واقع یزدانی خرم در رمانش به جای شخصیت پردازی تیپ سازی کرده است.
من منچستر یونایتد را دوست دارم رمانی است که توانسته توجههای زیادی را به خود جلب کند. نقدها و نظرات زیادی دربارهی این کتاب نوشته شده است و صاحبنظران زیادی دربارهی آن صحبت کردهاند. عنصر تاریخ در این رمان بسیار پر رنگ است تا جایی که بعضی منتقدان رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم را تلفیق مسالمت آمیز ادبیات و تاریخ نامیدهاند و البته بعضی هم این کتاب را کشتارگاه تاریخ میدانند.
«محمدحسین شهسواری»، منتقد ادبی دربارهی این رمان نوشته است: «مهدی یزدانیخرم با توانایی خود در استفاده از تکنیکهایی روایی، همچون بردن رمان در شیوهی روایت گفتن (Telling) که بهترین روش برای تجمیع اتفاقات زیاد است، به خوبی توانسته به لحاظ ادبی رمان درجه یکی بیافریند. بنابراین من از جهت وجوه زیباییشناسی رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم را یکی از موفقترین رمانهای دههی گذشته میدانم.»
در مقابل کسانی هم هستند که این رمان را نپسندیدهاند و حتی این اثر را اثری سطحی میدانند. در یکی از جلسات نقد برگزارشده برای این رمان، «مریم قنبری» منتقد ادبی دربارهی آن گفته است: «مساله قابل توجه در این آثار، نوع نگاهشان به زبان فارسی است. دیالوگ به آن معنای کلاسیک وجود ندارد. دیالوگها کوتاه و گنگاند و خلاقیتی که وجود دارد در ساختن کلمات و عبارات است. واقعیت که هسته اصلی رمان است، حول کار می چرخد. نویسنده حوصله تک روایت نوشتن را ندارند و در نتیجه کار کاملا تیپیک میشود. نویسندههای قشری اعتراف میکنند که حوصله حرف زدن و تعریف کردن را ندارند.
ما نمی توانیم به این دلیل که مهدی یزدانی خرم یک سری از عناصر را از کارش حذف کرده او را نویسنده خاص و نوشته اش را شاهکار بدانیم. به نظر من نویسندگان این دهه درک و تصوری از آدم های معاصر را ندارند و در نتیجه با سواد کتابخانهای که دارند شروع به نوشتن میکنند یا این که مردم گریزی نقطهی قوتشان برای نوشتن است.»
مهدی یزدانی خرم سال 1358 در تهران به دنیا آمده است. او روزنامه نگار است و در دانشگاه تهران در رشتهی زبان و ادبیات فارسی درس خوانده است.
یزدانی خرم از دههی هفتاد در روزنامهها و مجلات مختلف ایرانی مینویسد و بیشتر به خاطر نقدهایش شهرت دارد. او در روزنامههایی مانند«فتح»، «همشهری» و«اعتماد» کار کرده و در هفته نامههای «صدا»، «شهروند امروز» ، «ایراندخت» و بسیاری دیگر نوشته است. مهدی یزدانی خرم همچنین به عنوان عضو شورای سردبیری در مجلهی «نافه» فعالیت کرده است.
یزدانی خرم عضو شورای سردبیری ماهنامه تجربه است و همچنین به عنوان مشاور در انتشارات چشمه فعالیت میکند. او مسئولیت انتخاب داستانهای فارسی را برای چاپ در نشر چشمه به عهده دارد.
مهدی یزدانی خرم 4 رمان نوشته است که کتاب الکترونیکی همهی آنها را میتوانید از فیدیبو دانلود کنید. «به گزارش اداره هواشناسی: فردا این خورشید لعنتی»، «من منچستر یونایتد را دوست دارم»، «سرخ سفید» و «خون خورده» آثار این نویسندهاند.
انتشارات صوتی کتاب گویا، کتاب صوتی رمانهای من منچستر یونایتد را دوست دارم و «سرخ سفید» را تهیه کرده است. خوانش این دو کتاب را میرطاهر مظلومی، بازیگر توانمند کشورمان برعهده داشته است.
خرید و دانلود کتاب صوتی من منچستر یونایتد را دوست دارم اثر مهدی یزدانی خرم با خوانش میرطاهر مظلومی در همین صفحه ممکن است.
طرفهای وسط زمستان، وقتی پدر بزرگ با یک پالتوِ رنگ و رو رفتهی روسی و همان گزلیک برگشته خانه، خیلی چیزها عوض شده بوده. تهران پر بوده از کوچهها برفی، زندانهای پر از آدمهای جورواجور، زیر کرسیهای پر از انواع باد معده و لنگ و پاچههای رنگ و وارنگ و از همه مهمتر، ارواح تازهای که روی مجسمهها، بالای سر در سفارت خانههای پدر مادر دار، دکلهای رادیو و هرچیز بلندی که به کار ارواح میآید، نشسته بودهاند. پدربزرگ وقتی وسطهای زمستان با امضای صدجور اعترافنامه و غلط کردم نامه از زندان آزاد شده، سرش راپایین انداخته و اول از همه جیبهای پالتو را گشته، پالتویی که معمولا تن اعدامیهای دورهی زمستان میکردهاند و طرف را که دار میزدهاند، میدادهاندش به مسئول تدارکات. پالتو پر بوده از انواع لک و پس و حتا ته ماندههای استفراغ بعضی محکومهای کم طاقت تر. اصولا توی تهران، برعکس خیلی از شهرهای متمدن دنیا، اعدام را خیلی سریع، بدون مسخره بازی و گاهی جلوتر از موعد اجرا میکردهاند. پالتو را مسئول تدارکات داده بود به پدربزرگ و او هم توی یک تشت آب آن قدر چنگش زده که درزش از دو جا باز شده. وقت آزادی پول، ساعت و گزلیک پدربزرگ را پس دادهاند. حتی افسر نگهبان زده روی شانهاش که «تو جرئت تیغ کشیدن نداری. واسه همین اینو پست میدم، ببری خونه عصای دست منزل باشه واسه گوشت شقه کردن.» و پدرانه تاکید کرده که برود، سرش توی کار خودش باشد و از اتفاقات داخل زندان جایی چیزی نگوید که دردسر میشود برایش.
پدربزرگ از ترکیب «شقه شدن» خیلی بدش میآمده، بس که شنیده بود دربارهاش. پس از بیرون آمدن از زندان، اول چند دقیقهای تکان نخورده و بعد با اتوبوس که از قضا خلوت هم بوده، رفته تا میدان بهارستان
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 436.۳۱ مگابایت |
مدت زمان | ۰۷:۵۵:۴۰ |
نویسنده | مهدی یزدانی خرم |
راوی | میرطاهر مظلومی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۱۰/۰۹ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اوفففففف! اگرشاهکار خون خورده راقبلا ازیزدانی خرم نخونده بودم ، باخوندن من منچس تر... ممکن بود فکر کنم نویسنده یک روانی است!!!! البته فرم مثل خون خورده کم نظیروقابل احترام است ولی واقعا داستانی درکارنیست،فقط وقایع مقطع خیلی بدی از تاریخ معاصرکشورمان درقالب وقایع چندخطی ازکشتن وسربریدن و پاره پاره کردن آدمهاوخون وخون وخون....میبینی وفقط تیپ، نه از روابط انسانی خبریست نه کاراکترسازی وشخصیت پردازی، ازنظر من این کتاب تمرین وچرکنویسی است و جمع آوری مصالح لازم برای نوشتن شاهکاری بنام خون خورده 👌
کتاب خوبیه من دوست داشتم،هر چند هیچ ربطی به منچستر یونایتد و حتی انگلیس نداشت اما شخصیت پردازی های بشدت جذابی داشت و حتی باعث تعجب میشد که نویسنده چطور اینهمه شخصیت خلق کره و همه رو به سرانجام رسونده،البته در کتاب های بعدیش به پختگی بیشتری در شخصیت پردازی میرسه مخصوصا در کتاب خون خورده که یه شاهکار تمام عیاره.اگه اهل داستان هایی با موضوع اوایل انقلاب و شخصیت های فراوان هستید این کتاب رو از دست ندید.
عالیه و یکی از بهترین رمان های تاریخ معاصر . طرف اومده کامنت گذاشته گفته این کتاب اصلا در مورد منچستر یونایتد نبود !!! اینا مثلا قشر کتاب خون هستند ؟؟؟ مثلا کتاب بوف کور صادق هدایت رو بخونی و بعد بگی چرا در مورد زندگی جغدهای نابینا نبود !!! یزدانی خرم از رمان نویس های درجه یک معاصر هست . تمام کتاب هاش رو بخونید و بشنوید و لذت ببرید.
یک افتضاح تمام عیار ایران ستیزانه نثر جانبدارانه و روایت سیاه و یک طرفه ش از تاریخ ایران خیلی ایدئولوژیک و کینه توزانه ست. هیچکس به زندگی کردن ننشست چنانکه نویسنده این کتاب به نابودی ایران نشسته.
از تلخی روایتها که بگذریم، داستان تودرتوی خوبی بود. هم به لحاظ تاریخی هم داستانی، گیرا بود. ولی بازهم تلخی زیادش کمی آزاردهنده بود روایت آقای مظلومی، بینظیر بینظیر بینظیر و بازهم بینظیر ، کمک زیادی در گیرایی داستان داشت
دوکتاب دیگه از این نویسنده خوندم عالی بود و معرکه ، نمیدونم چه طور این اثر به این حجم مملو از اراجیف هستش و اینقدر بی سر و ته ، ۳۸ هزار تومن واقعا بابت این کتاب ضعیف؟؟؟؟ تعجب کردم این نویسنده چه طور این کتاب از دستش در رفته...
روایت خاص و منحصر به فردی داره. باوجودی که فضای داستان خشن و ناخوشاینده اما کشش زیادی داره که باعث می شه ب خوندنش ادامه بدید. به خوندش می ارزه.
نسبت به دو کتابی که قبلا از این نویسنده خونده بودم این اثر اصلا خوب نبود. بسیار غیر منسجم. روایتهای مبتنی بر تاریخ ولی غلط. بیش از سیصد روایت از آدم هایی که اسم ندارن. همه داستانها منقطع. چرا؟
واقعا. کتاب خیلی بدی است واصلا در مورد یونایتد نیست. واقعاً کتاب بدیه. من کتاب فوتبال علیه دشمن با صدای عادل فردوسی پور را بسیار توصیه می کنم.
خیلی بد بود بی سروته و بدون خط داستانی قوی من خون خورده رو از این نویسنده خونده بودم خیلی بهتر بود و اصلا دلیلی بود برای اینکه این کتاب رو بگیرم اما ناامیدم کرد