پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی شهری، بخش ضروری و جداییناپذیر فعالیتهای سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای مدیریت شهر در جوامع پیشرو است. با وجود شباهتها، نباید این نوع پژوهشها را لزوماً همانند پژوهشهای بنیادی دانشگاهی دید؛ زیرا برداشت مدیران و کارگزاران و فعالان پژوهش شهری، متفاوت از تعریفهای رایج در کتابهای برنامهریزی و مدیریت شهری دانشگاه است. اینگونه نیست که برداشت، تعریف و ذهنیت آنان از مفهوم پژوهش اجتماعی و فرهنگی شهری، بهمثابه یک فعالیت تحقیقاتی دانشگاهی محض و یا مجموعهای از مفاهیم انتزاعی راجع به شهر باشد. از دید آنان اینگونه پژوهشها، با توجه به ابعاد گوناگونی که دارد، بخشی از دانش عمومی و فرهنگی زندگی در شهر است که ایدههای اصلی ما را برای مدیریت و فعالیت و زندگی در شهر تعیین میکند.
از دید کارگزاران و مدیران شهر، پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی شهری، باید بتواند دانش فرهنگی عمومی حیاتی برای زیستن در شهر و نیازهای شهری، فعالیت شهری و کسبوکار و اشتغال در محیط شهری را برآورده کند؛ بنابراین پژوهشهای یادشده، باید رویکردی کیفی و فرارشتهای داشته باشند و از رهاورد حوزههای گوناگون علوم انسانی همچون جغرافیا، برنامهریزی، جامعهشناسی، انسانشناسی و مانند اینها به گونهای کارآمد و سودمند بهره ببرد تا به کار مدیریت شهر و زندگی در شهر بیاید.