در روزگاران قدیم، زمانی که ثروتمندان کتهای بلند و اشرافی میپوشیدند و کلاه گیس به سر میگذاشتند، خیاطی در شهر گلوسستر زندگی میکرد.
او جلوی پنجره مغازه کوچکش در خیابان "وستگیت"، از صبح تا شب چهار زانو مینشست و در تمام طول روز تا آخرین لحظه پارچههای ابریشمی را میدوخت. پارچههای مشتریان معروف او در زمان این داستان، خیلی گرانقیمت بودند....