انسانشناسی نوعی ماجراجویی است و این فرصت را در اختیار شما قرارمیدهد تا دنیاهای دیگری را کشف کنید که زندگی در آنها بر اساس برداشتهای متفاوتی از روند طبیعی امور جریان دارد، یعنی با اموری که شما بدیهی میانگارید متفاوت است. این علم باعث میشود از ترس محبوس ماندن در قفس تنگ زندگی روزمره خود فرار کنید. اما انسانشناسی صرفاً فرار از روزمرگی نیست، بلکه برای فهم آن به تلاش بسیار نیاز دارید.
انسانشناسان برای انجام تحقیقات خود به هر گوشه دنیا سفر میکنند. اولین نسل آنها در اواخر قرن نوزدهم میلادی برای کسب اطلاعات به گزارش مسافران و کاشفان تکیه میکردند. در نتیجه، میتوان انسانشناسی را حاصل ادبیات سفرنامهای گستردهای دانست که پس از سفرهای اکتشافی بزرگ قرن پانزدهم به زبانهای اروپایی جمعآوری شد. در قرن بیستم انسانشناسان دریافتند که چنین گزارشهایی کافی نیست و لازم است شخصا به این مکانها سفر کرده و آنها را از نزدیک مشاهده کنند. روشهای تحقیقی ابداعی آنها به گونهای طراحی شده بود که تا حد ممکن از دام تعصب بگریزد و مبنایی برای رشته جدید انسانشناسی باشد.