جنگها مخصوصاً برای سیاستمدارانی بسیار جذابند که فکر میکنند باید به خودشان و به دنیا چیزی را ثابت کنند. آنها همیشه بازنده هایی هستند که هیچکس فکر نمیکند بتوانند کار بزرگی انجام بدهند. نمونه ی بارز، بازنده ی سابقی مثل جورج دبلیو بوش است که میخواست به خودش، به پدرش و به دنیا نشان بدهد که او هم برای خودش مردی است. اغواگران شیطان صفتی مثل دیک چنی با او بازی راحتی داشتند.
شاید باراک اوباما که نژادپرستان شرور به او تهمت میزنند که یک آمریکایی و مسیحی واقعی نیست هم جزء همین دسته باشد. اوباما پس از آغاز به کار، تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان را سه برابر کرد و تعداد حملات تروریستی پهپادها را در مرز پاکستان و افغانستان گاهی به ده برابر رساند. باراک اوباما، سیاستمداری که قبلاً او را دوست داشتم، به شیوه ی مافیایی آدم میکشد. این مرد میخواهد به دنیا چه چیزی را ثابت کند؟