
کتاب سربدار
زندگی نامه داستانی شهید محمّد فرومندی
نسخه الکترونیک کتاب سربدار به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کتاب سربدار
یک افسر از دریچۀ برجک تانک تا کمر بیرون میآید. خندهکنان به ژنرال نگاه میکند. منتظر اشارۀ ژنرال است. ژنرال انگشت شصت دست راستش را به طرف زمین میگیرد. افسر سلام نظامی میدهد. دهان باز میکند تا دستور حرکت بدهد که ناگهان تکان سختی میخورد. از پشت افسر میبینیم که بر پس کلّه او یک سوراخ باز شده و کمکم خون از آن میجوشد. او با دهان باز و چشمان هراسان از مرگ با صورت روی بدنۀ تانک میافتد. سربازان عراقی ناباور و حیرتزده قدمی برمیدارند. ناگهان چند سرباز عراقی به فاصلۀ کوتاهی گلوله خورده و به پشت بر زمین میغلتند. ژنرال وحشتزده و گیج به اطراف نگاه میکند. یکی از سربازها که از ترس و هراس خشتک شلوارش خیس شده، به سویی اشاره میکند و فریاد میزند. سرباز: آنجاست قربان! سرباز با پیشانی سوراخ بر زمین میغلتد. ژنرال به نقطهای که سرباز مقتول اشاره کرد، نگاه میکند. چشم تنگ میکند. همراه با نگاه ژنرال به سرعت حرکت میکنیم. محمّد فرومندی روی یک تپه سلاح قناسه بر دست نشانه رفته و کندۀ زانو بر زمین گذاشته است...
نظرات کاربران درباره کتاب سربدار