این رمان نیست. حتی حکایت هم نیست. یک قصه است. قصه با مردی که دنیا را درنوردید و با یک دریاچه که معلوم نیست چرا آنجاست آغاز می شود و در یک روز پر باد پایان می پذیرد.
شاید بشود گفت که یک قصه عشق است ولی اگر فقط همین بودبه زحمت تعریفش نمی ارزید. در این قصه تمنا و رنج هم هست. از آنگونه که خوب می شناسیم ولی هیچگاه واژه درستی برای بیانش نمی یابیم و به هر حال این واژه عشق نیست.
من با ترجمه نوکنده خوندم خیلی خوب بود سبک شعرگونه متن رو به فارسی رعایت کرده بود. واقعا از خوندنش لذت بردم. کتابی که کمتر از ۲۴ ساعت تمومش کردم و تا چندین روز حس خاصش همراهم بود.
4
کوتاه و کم حجم اما جذاب و تأثیرگذار.
پیشنهاد میکنم.