خرس و پرنده دوستان جانجانی همدیگرند.
آنها نقشه کشیدهاند که دنبال ماجراجویی بروند اما وقتی سر و کلهی قورباغه پیدا میشود، خرس همه چیز را فراموش میکند.
وقتی خرس و قورباغه راه میافتند که برای پیکنیک به دریاچهی بزرگ آبی بروند و غذای خوشمزهای بخورند، پرنده آنقدر عصبانی است که با آنها نمیرود.
اما چیزی نمیگذرد که جان قورباغه به خطر میافتد...
آیا پرنده غرورش را زیر پا میگذارد و برای نجات او دست به کار میشود؟