کتاب تا رسیدن به آرزوها راهی نیست نشر انتشارات البرز

این بار راز موفقیت را از زبان یک آهنگ‌ساز و توسعه‌دهنده‌ی بازی بشنوید. «جینی گراهام» با کشفیات درونی و استفاده از تجربیات شخصی توانسته تحولی در دنیای خودپروری ایجاد کند. او در کتاب «تا رسیدن به آرزوها راهی نیست» اسرار کوچک موفقیت را با تمام کسانی که به دنبال رسیدن به زندگی ایدئال هستند، فاش کرده است.  

این کتاب چهار بخش دارد. در این چهار بخش نسبتا کوتاه با روش‌های ساده و کوچک رسیدن به آرزوهایتان آشنا می‌شوید.
بخش اول «حداکثر بهره‌گیری از قدرت ب م ب». این فرمول ساده اختصاری از بخواه، مجسم کن، به دست آور، است. در این فصل با روش‌های کاربردی استفاده از این فرمول آشنا می‌شوید. در این بخش همچنین رادار درونی و روش‌های پرورش آن را می‌شناسید.
بخش دوم «تهیه دیدن مقدمات کار». در این بخش یاد می‌گیرید که انرژی خود را چطور تقویت کنید. اینجاست که با انواع انرژی‌های طبیعی درون انسان و جهان هستی آشنا می‌شوید و تاثیرات این انرژی‌ها را در کاهش استرس و افزایش آرامش می‌بینید.
بخش سوم «ساختن قطعه‌های توفیق ب م ب». در این بخش باید خودتان را از نو بشناسید، انگاره‌هایتان را تغییر دهید و خودباوری را در خود تقویت کنید. در اینجا یاد می‌گیرید که چطور «نمی‌توانم‌»ها را به «می‌توانم»ها تغییر دهید و تاثیر آن را در موفقیت زندگی شخصی و حرفه‌ای خود ببینید.
بخش چهارم «در کنار هم قرار دادن همه چیز». در بخش چهارم یاد می‌گیرید که چطور هدف‌هایتان را روشن و واضح، مشخص کنید. قدرت تصمیم‌گیری، واقع‌گرایانه بودن تصمیمات و اولویت هدف‌ها را با راه‌کارهای مختلف در این فصل یاد می‌گیرید.

درباره کتاب تا رسیدن به آرزوها راهی نیست

رویکرد اصلی نویسنده در نوشتن این کتاب، یک عبارت ساده و کوتاه است: بخواه، مجسم کن، به دست آور. گراهام برای این که از این عبارت نسبتا طولانی زیاد استفاده نکند، آن را به اختصار ب م ب نامیده است، اسم رمزی که می‌تواند هر آرزویی را برآورده کند. اساس این روش در سه مرحله‌‌ی ساده است. اول، این که باید تعیین کنید واقعا دوست دارید به چه چیزی برسید. خواسته‌ی شما باید منطقی باشد تا بتوانید در جهان واقع به آن برسید. دوم، خواسته‌ی خود را روشن و واضح در ذهن خود مجسم می‌کنید، درست در همان لحظه‌ای که در رویاهایتان به آن رسیده‌اید. سوم، حالا باید مسیر و موانع را مشخص کنید و اتفاقات ناگهانی در مسیر رسیدن به خواسته‌هایتان را در نظر داشته باشید.

این سه قدم در ظاهر خیلی بی‌دردسر و آسان هستند. اما اگر بدانید که با دانستن چند نکته‌ی کوچک می‌توانید خیلی راحت‌تر به چیزی که می‌خواهید برسید، قطعا این کتاب به شما کمک خواهد کرد. جینی گراهام از شروع ماجراجویی تا انتهای آن و رسیدن به آرزوها، همراه و راهنمایی قابل اعتماد است. در این کتاب از اصطلاحات و عبارت‌های تخصصی علمی استفاده نشده است. زبان نویسنده بسیار ساده و روان است. هر موضوع جدید با یکی دو خط مختصر درباره‌ی همان مبحث شروع می‌شود و پس از آن داستان‌ها و خاطرات واقعی نویسنده کمک زیادی به درک پیام متن می‌کند. ضمن این که استفاده از این داستان‌ها توانسته این کتاب را از فضای خشک و ملال‌آور کتاب‌های خودپروری و روان‌شناسی دور کند و حال و هوای بانشاط و زنده‌ای به آن بدهد. خیلی از این داستان‌ها مربوط به زندگی و تجربیات شخصی و حرفه‌ای خود نویسنده هستند. پس می‌توانید مطمئن باشید که جینی گراهام هم پابه‌پای شما با هر صفحه‌ی این کتاب رشد کرده و چیزهای زیادی یاد گرفته است. زبان گراهام بسیار صمیمی و خودمانی است. انگار یک دوست قدیمی کنارتان نشسته و دارد از چیزهایی که تازه یاد گرفته و با آن‌ها زندگی خود را متحول کرده است را به شما هم یاد می‌دهد.

نویسنده در این کتاب تاکید زیادی روی قدرت تجسم و تصویرسازی‌های ذهنی دارد. او معتقد است هر قدر کسی قوه‌ی تخیل قوی‌تری داشته باشد، خلاقیت بیشتری هم دارد و می‌تواند با قدرت بیشتری به چیزهایی که می‌خواهد برسد. گراهام این کتاب را پس از سی سال تجربه و تحقیق درباره‌ی این موضوع نوشته است. او طی این سی سال، تمام این روش‌ها را هر روز در زندگی خود اجرا می‌کرده تا از درستی آن‌ها مطمئن شود. حرف‌های این کتاب چیزی بیش از شعارهای کلیشه‌ای دنیای خودپروری است. پس به حرف‌های این نویسنده‌ی خردمند اعتماد کنید.

تاثیر ب م ب در زندگی

استفاده از روش‌های ب م ب به افزایش توانایی‌های شما برای تعیین خواسته‌ها و رسیدن به این خواسته‌ها کمک می‌کند. حتی بعضی از این روش‌ها می‌تواند بینش و دیدگاه تازه‌ای در شما ایجاد کند، حالا فردی قدرتمندتر، پذیراتر و آماده‌تر در مسیر تغییر و تلاش برای ساختن زندگی تازه‌ای هستید. به‌علاوه، ب م ب تاثیر زیادی در تقویت خلاقیت، نیروهای ذهنی و انعطاف‌پذیری دارد. به این ترتیب با استفاده از این روش‌ها می‌توانید هماهنگی و یکپارچگی بیشتری در زندگی حرفه‌ای و شخصی خود داشته باشید.

گراهام از شما می‌خواهد که روش‌هایی که در کتابش معرفی کرده را مثل ابزارهایی بدانید که نیروی قدرتمندی دارند و شما را از بند بایدها و نبایدهای الگوهای کهنه‌ی ذهنی رها می‌کند. تمرین‌هایی که در این کتاب آمده بسیار ساده و دم‌دستی هستند. انجام آن‌ها چندان کار سختی نیست، فقط نیاز به انگیزه دارند. حتی نویسنده پیشنهاد می‌کند که تمرین‌هایی را انتخاب کنید که با موقعیت شما سازگاری بیشتری دارند. در این کتاب نمودارها و فرم‌هایی هم آمده است که می‌توانید با استفاده از آن‌ها نظرات و دیدگاه‌های خود را سازمان‌دهی کنید. برای دیدن تاثیر این روش‌ها کافی است روزی ده تا بیست دقیقه روی آن‌ها کار کنید. سعی کنید به آن‌ها عادت کنید تا پس از مدتی تاثیر شگفت‌انگیز آن‌ها را در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود ببینید.

گیمر و موسیقی‌دانی که دنیای خودپروری را متحول کرد

جینی گراهام آمریکایی در سال 1942 متولد شده است. او ترانه‌سرا، آهنگ‌ساز، توسعه‌دهنده‌ی بازی و نویسنده‌ای خلاق است. حرفه‌ی اصلی گراهام هیچ ارتباطی با دنیای روان‌شناسی نداشت، اما او با خوش‌فکری و استعداد درونی توانست از طریق کشف و شهود در همان زندگی روزمره‌اش، به رازهای بزرگی درباره‌ی موفقیت و شادی برسد. او امروز مشاور متخصص در روابط تجاری و کاری، حل اختلاف، خلاقیت، مسائل اجتماعی و عدالت کیفری است. «تقویت حافظه در 30 روز»، «۱۰۱ راه ساده برای لذت بردن از کار و زندگی»، «حقیقتی درباره ی دروغ: چرا دروغ می گوییم» و «چگونه با رئیس بدقلق‌مان کنار بیاییم» از کتاب‌های معروف و پرفروش این نویسنده‌ی آمریکایی هستند.

در بخشی از کتاب تا رسیدن به آرزوها راهی نیست

وقتی که صاحبخانه جولی کرایه او را افزایش داد، وی این اقدام را نشانه‌ای از نقل مکان به شمار  آورد. او احساس کرده بود آپارتمانش بسیار کوچک است.
در حدود یک هفته بعد، در گوشه‌ای خلوت کرد و در ضمن تمرینی خود را در نظر مجسم ساخت که در خانه‌ای بر روی تپه‌ای در کنار اقیانوس زندگی می‌کند ـ به طور روشن و واضح مشخص نبود که آن خانه در کجا قرار دارد.
برای کمک به تصمیم‌گیری خود با خودرو به محل اقامتی نزدیک اقیانوس رفت؛ جایی که می‌خواست در آن زندگی کند. همچنان که می‌راند و به دنبال تابلوهای «اجاره‌ای» می‌گشت، زندگی کردن در آنجا را در نظر مجسم می‌ساخت. سپس چند خیابان مانده به ساحل اقیانوس خانه‌ای را دید که به نظرش عالی آمد. ولی وقتی به کارگزار آژانس املاک تلفن زد و با او حرف زد، کارگزار به او گفت که پیش‌تر کسی برای اجاره‌ی آنجا پیشنهاد داده است، از این رو نمی‌توان آنجا را به کس دیگری اجاره داد.
با آنکه جولی به دنبال خانه‌ای دیگر در آن منطقه می‌گشت، هروقت از جلوی آن خانه رد می‌شد، احساس می‌کرد به سوی آن کشیده می‌شود و خود را در آن خانه مجسم می‌کرد.
پس از آن، چند روزی پیش از آن‌که برای اقامت چندروزه در لس‌آنجلس برای گشتن به دنبال خانه برنامه‌ریزی کند، کارگزار آژانس املاک زنگ زد. شگفت آن‌که، آن خانه بار دیگر برای اجاره آماده شده بود، زیرا فرد پیمانکار برای مبله کردن خانه نتوانسته بود آن را به‌موقع آماده کند، از این رو کسی که ابتدا قصد داشت خانه را اجاره کند، منصرف شده بود. کارگزار یاد گفت‌وگویشان افتاده بود و اکنون می‌خواست اولین فرصت را برای اجاره آن خانه به او بدهد. وقتی کارگزار جولی را برای بردن خانه دید، او بی‌درنگ موافقت خود را اعلام کرد.