

کتاب بَرزونامه
شاهنامه كردی
نسخه الکترونیک کتاب بَرزونامه به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب بَرزونامه
داستانهای عامیانه فارسی گنجینههایی از مضمون، تمثیل، ضربالمثلها و آداب و رسوم فارسیزبانان به شمار میروند. توجه به چنین گنجینههایی، در اصل، پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی. چه بسیار کسان که با خواندن این داستانها به جرگه کتابخوانان پیوستند، زیرا این داستانها که اغلب روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند، با نثر شیرین و پرطمطراق، با افسانهسازی و خیالپردازی خواننده را بر سر شوق میآورند و به خواندن ترغیبش میکنند، * برزو ابتدا دست شاه را بوسید بعد دست زال را. سپس با رستم و دیگر پهلوانان روبوسی و خداحافظی کرد و در مقابل تهمینه خیلی سعی کرد به گریه نیفتد. همین که روی خان زین نشست و بانگ کرَنا و دهل برخاست، تهمینه کاسهای آب پشت سر برزو روی خاک ریخت و در میان اشک و لبخند او را دعا کرد و به یزدان سپرد. شاه و رستم و دیگر سرداران و سواران تا چند فرسنگ برزو و همراهانش را بدرقه کردند. آنقدر ماندند تا انبوه سواران از خمِ گردنهای ناپدید شدند. همچون باد و باران، برزو همراه با سواران آهنگ چین کردند که به دژ آهنین پولادوند دیو برسند. اسبها و سواران تا شبهنگام تاختند و سر از درهای ژرف و دهشتزا درآوردند که دیوارهایش پیچ در پیچ تا آسمان سر بر کشیده بود. آسمان با ابرهای سیاه و بسیار سنگین تیره شده بود و باد تُند و سردی همچون اژدها در میان تنگه غریو میکشید. برق کورکنندهای ناخن بر سیمای تار آسمان کشید و شعله مهیب صاعقه همه جانداران را به سوراخهایشان کشاند. رگبار سیلآسا و دنبالهداری آسمان را بر زمین دوخت و هیچ پناهگاه و حفرهای برای در پناه ماندن نبود. صدای زوزه گرگها بند آمد و خنده هولناک شغالان فرو نشست، دستههای کفتار راه سوراخهای زیرزمینی را پی گرفتند. چشمان پُر از بیم و هراس سواران در ژرفای تاریکی در پی روزنه امیدی میگشت و برق کورکننده، صدای مهیب آسمان، رگباری که سیلوار فرو میریخت، شیهه اسبان و دهشتی که چشمان درشت و وحشتزده اسبان را غرق خون کرده بود،...
نظرات کاربران درباره کتاب بَرزونامه