جیمی و خانواده اش از شهر آمده اند تا در فانوس دریایی خلیج دایناسور زندگی کنند. پدر جیمی می خواهد طبقه همکف فانوس دریایی را به موزه دایناسور تبدیل کند.
جیمی برای پیدا کردن فسیل به محل صخره های خرد شده می رود و در انجا با پسرکی بومی به نام تام آشنا می شود.
آن دو راز هیجان انگیزی را کشف می کنند:
دنیایی با دایناسورهای واقعی و زنده!