گفتی خستهام؟ درست میشنوم؟یعنی تو هم مثل من خستهای؟
بوته گل سرخ سرش را بالاتر گرفت و پرسی:
تو؟تو هم واقهاً خستهای؟ تو چرا؟
من آنقدر دلشکسته ام که آواز هیچ قناری و بلبلی نمی تواند دلم را خوش کند.
بعد ناگهان بغض گل سرخ ترکید و شبنم اشک از چشمهایش شروع به باریدن کرد...