میمون کوچولو با خانوادهاش و حیوانات دیگر در جنگل زندگی میکرد. آنها با بازی در میان درختان، اوقات خوشی را میگذراندند.
اوایل که میمون کوچکتر بود، مادرش دم او ار میگرفت و از او مراقبت میکرد تا جای دور نرود و گم نشود. اما میمون کوچولو این کار را دوست نداشت. او دوست داشت به همه جای جنگل سرک بکشد و از همه چیز یر در بیاورد.
میمون کوچولو بزرگ و بزرگتر شد. آنقدر که دیگر میتوانست به تنهایی در جنگل گردش کند.