موجودات عجیب الخلقه، پادشاهی اهریمنی که تلاش میکند تمدنها را از میان بردارد و بیعدالتی را رواج دهد و قهرمانی که علیه شر به پا میخیزد؛ شخصیتهای ثابت بیشتر داستانهای افسانهای کهن و رمانهای فانتزی هستند. داستان میراث کریستوفر پائولینی هم از این روال بیرون نرفته و ماجرای اژدهاسواری را شرح میدهد که برای اثبات خیر، دست به کار میشود و به جنگ بدیها میرود.
کتاب میراث، داستانی دربارهی دوران باستان است و زندگی پسری پانزده ساله به نام آراگون را روایت میکند. او به صورت اتفاقی تخم یک اژدها به نام سفیرا را پیدا میکند. بر اساس افسانهها تخم اژدها نیز صاحبش را انتخاب میکند و برای آراگون میشکند. به این ترتیب آراگون به یک اژدها سوار تبدیل میشود. کم کم آراگون به رازهای خطرناک و سرنوشتسازی پی میبرد و مانند یک شوالیهی اژدها سوار آموزش میبیند. ماموریت پرخطر آراگون و اژدهای جوانش آغاز میشود. آراگون و اژدهایش، تنها با شمشیری کهنه و راهنماییهای یک قصهگوی سالخورده برای نجات امپراطوری دست به کار میشوند.
در جلد دوم این مجموعه که با نام «اِلدست» منتشر شده، دو شخصیت از داستان عاشق هم میشوند ولی امپراتوری آنها را تحت فشار قرار میدهد و آن دو مجبور به فرار میشوند و در این فرار تصمیم میگیرند از آراگون کمک بگیرند. در کتاب سوم، یعنی «بریسینگر»، آراگون به راز عجیبی پی میبرد و پدر واقعیاش را پیدا میکند. آخرین جلد مجموعهی «وراثت» با نام میراث، شروع جنگی عظیم را روایت میکند. در این جنگ آراگون و سفیرا با ارتش الفها، کوتولهها، گربهنماها، ارگالها و انسانها متحد میشوند و به سمت پایتخت امپراطوری حرکت میکنند.
کریستفر پائولینی، نویسندهی آمریکایی جوان کتاب میراث با نوشتن مجموعه داستانهای فانتزی وراثت، محبوبیت زیادی برای خود کسب کرد. او در لسآنجلس متولد شده است و بعد از فارغالتحصیلی در دورهی دبیرستان، با نوشتن اولین رمان خود با نام «آراگون» پا به عرصهی نویسندگی گذاشت. کتاب «آراگون» ابتدا توسط «انتشارات لایتینگ سورس» به چاپ رسید و بعد از اینکه به عنوان کتابی موفق بر سر زبانها افتاد، انتشارات معروف «رندوم هاوس» در سال 2003 دوباره آن را به چاپ رساند. پس از موفقیتهای پی در پی این کتاب، پائولینی نوشتن دنبالهی آن را شروع و نام «الدست» را برای آن انتخاب کرد. «الدست» در سال 2005 زیر چاپ رفت و بعد از انتشار به موفقیتهای زیادی دست یافت. کریستفر پائولینی در مقدمهی کتاب «الدست» نوشته است: « وقتی اولین بار آراگون در ذهن من نقش بست، پانزده ساله بودم - نه یک پسربچه و نه یک نوجوان - تازه دبیرستان را تمام کرده بودم و اطمینانی به انتخاب راه زندگی ام نداشتم و به جادوی پرقدرت ادبیات فانتزی که قفسههای کتابهایم را آراسته بود، معتاد شده بودم. فرآیند نوشتن کتاب آراگون، که فروشی جهانی پیدا کرده بود و حالا تمام کردن کتاب الدست، مرا به جوانی سوق داده است. حالا بیست و یک سال دارم و با حیرت میبینم که دو کتاب را به چاپ رساندهام. اتفاقات غریبی رخ دادهاست، اما مطمئنم که نه برای من. سفر آراگون، سفر خود من بودهاست: فردی با تربیت روستایی که با سرعتی نا امیدکننده بر خلاف زمان، سرگردان میشود. آموزشهای فشرده و پرزحمتی را پشت سر میگذارد. برخلاف انتظار به موفقیت دست پیدا میکند. با عواقب شهرت دست و پنجه نرم میکند، و بالاخره به آرامش میرسد.» پائولینی دست از نوشتن برنداشت و بلافاصله سومین قسمت از مجموعهی وراثت را با نام «بریسینگر» منتشر کرد. این رمان هم مانند دو رمان قبل به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کرد. پائولینی زمانیکه شروع به نوشتن این مجموعه کرد، آنرا سهگانه معرفی کرده بود ولی بعد از انتشار «بریسینگر»، اعلام کرد که داستان به پایان نرسیده است و همچنان ادامه خواهد داشت. بهدنبال همین حرف، او کتاب چهارم خود را با نام «میراث» منتشر کرد که یکی از هیجانانگیزترین جلدهای این مجموعه است و در آن جنگ میان آراگون و امپراطوری آغاز میشود. در سال 2015 کریستوفر پائولینی نوشتن جلد پنجم مجموعه را تایید کرد. به گفتهی او در این جلد علاوهبر کاراکترهای قدیمی، چند کاراکتر جدید هم اضافه خواهد شد. نام این نویسندهی جوان و آثارش در لیست پرفروشترین کتابهای نوجوانان و جوانان قرار دارد.
قلم کریستوفر پائولینی
کریستوفر پائولینی مجموعهی «وراثت» را بسیار هیجان انگیز نوشته است. قلم ساده و جملات روان او خوانش کتاب را خواندنیتر کرده است. البته این سادگی در داستان اول بیشتر به نظر میآید. چرا که پائولینی اولین کتاب را در سن 15 سالگی، به دور از جنجالهای شهرت بزرگسالی نوشته و تمام ترسها و احساسات آراگون 15 ساله را بهخوبی به تصویر کشیده است. با گذشت سالها و بزرگ شدن او، تغییراتی که در بینش و عقایدش رخ داده به وضوح در کتابهای بعدیاش قابل مشاهده است.
جوایز آثار کریستفر پائولینی
مجموعهی چندگانهی کریستفر پائولینی جوایز زیادی را توانست کسب کند. اولین رمان او یعنی «آراگون»، در سال 2003 در رتبهی سوم پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت و در سال بعد بهترین رمان فانتزی معرفی شد. در حالیکه در همان سال رمان «هریپاتر و محفل ققنوس» نوشتهی «جی.کی.رولینگ» رتبهی دوم را کسب کرد. مجموعهی چندگانهی پائولینی جوایز دیگری هم بهدست آورد؛ جوایزی مانند کتاب سال «پابلیشرز ویکلی»، پرفروشترین کتاب «یو.اس.ای تودی»، پرفروشترین کتاب «وال استریت ژورنال»، کتاب سال «بوک سنس» و بهترین کتاب در «بوک سنس سلکشن» تعدادی از این جوایز هستند.
مترجم مجموعهی وراثت
محمد نوراللهی، مترجم مجموعهی وراثت متولد سال 1351 در شهر شیراز است. او لیسانس مترجمی زبان انگلیسی دارد و علاوه بر کتابهای «میراث»، «الدست» و «بریسینگر»، جلد ششم و هفتم هری پاتر را نیز ترجمه کرده است که توسط انتشارات جامی منتشر شده و امکان خرید و دانلود pdf آنها در صفحات وب وجود دارد. همچنین محمد نوراللهی مترجم مجموعهی «سه گانهی جوهری» به نویسندگی «کورنلیا فونکه» است که از سه کتاب «قلب جوهری»، «طلسم جوهری» و «مرگ جوهری» تشکیل شده است. دانلود پی دی اف (pdf) و نسخهی الکترونیکی کتاب میراث با این ترجمه در اپلیکیشن و سایت فیدیبو امکانپذیر است.
در سال 2006 فیلمی با نام «آراگون»، بر اساس اولین رمان از مجموعهی کریستفر پائولینی ساخته شد که کارگردانی آن را «استفان فنگ میر» بر عهده داشت و «ادوارد اسپیلرز» در نقش آراگون ایفای نقش کرد. در این فیلم «ریچل وایس»، بازیگر مطرح هالیوود صداپیشهی کاراکتر سفیرا بود. پیش از اکران جهانی فیلم «آراگون»، در سال 2006 یک بازی کامپیوتری براساس فیلم «آراگون»، در سراسر دنیا منتشر شد و امتیاز 7/4 از 10 را از سایتهای معتبر بازی کسب کرد.
"آراگون برای اینکه روران را در هوا بگیرد مجبور شد با بیمیلی بریسینگر را روی زمین بیندازد. انگشتانش را باز کرد و در حالیکه روران را در آغوش میگرفت صدای برخورد شمشیرش را با زمین سنگی شنید.
آریا پرسید: «حالش خیلی بده؟»
اراگون با دیدن او و بلادگارم در پشت سرش حیرتزده شد. «فکر نمیکنم.» چند بار به گونهی روران ضربه زد خاک از صورتش بلند شد. در نور آبی رنگ و سرد، چهرهی روران رنگ پریده بهنظر میرسید. زیر چشمهایش گود افتاده بود و لبهایش انگار تمشک خورده باشد به کبودی میزد. «یالا، بیدار شو.»
پس از چند ثانیه پلکهای روران لرزید و بعد چشمهایش را باز کرد و با سردرگمی به آراگون نگاه کرد. آرامش خیال وجود آراگون را فراگرفت و گفت: «یه لحظه از هوش رفتی.»
آراگون خطر برقراری یک ارتباط کوتاه را پذیرفت و به سفیرا گفت، زندهست!
سفیرا واقعا خوشحال شد. خوبه. من اینجا میمونم و به الفها کمک میکنم سنگها رو از ساختمون دور کنن. اگه لازمم داشتی داد بزن. یه جوری خودمرو بهت میرسونم.
آراگون به روران کمک کرد سرپا بایستد. به آوار ساختمان اشاره کرد و پرسید: «بقیه چی شدن؟»
روران سرش را تکان داد.
آراگون پرسید: «حالت خوبه؟»
روران پرسید: «چی؟» گیج بهنظر میرسید؛ انگار حتی به این موضوع فکر نکرده بود. «خوبم... فکر کنم مچم شکسته، ولی زیاد بد نیست.»
آراگون نگاه معنادرای به بلادگارم انداخت. نارضایتی مختصری در چهرهی الف آشکار شد، اما به سراغ روران رفت و با صدای ملایمی گفت: «اگه اشکال نداره...» و دستش را به سمت بازوی آسیب دیدهی او دراز کرد.
درحالیکه بلادگارم مشغول درمان روران بود آراگون بریسینگر را برداشت و بعد همراه آریا جلوی ورودی ایستاد تا جلوی هر سرباز احمقی را که به خود جرات حمله میداد، بگیرند.
بلادگارم گفت: «خب، تموم شد.» و از روران فاصله گرفت. روران مچش را چرخاند تا از وضعیت دستش مطمئن شود.
او که ظاهرا راضی شده بود از بلادگارم تشکر کرد و بعد دستش را پایین آورد و روی زمین پوشیده از سنگ و آجر دنبال پتکش گشت تا اینکه آنرا پیدا کرد. زرهاش را مرتب و نگاهی به بیرون دروازه انداخت. با لحنی که به طرز گمراهکنندهای خونسرد بود گفت: «دیگه از دست این لرد برابورن خسته شدم. به نظرم زیادی روی صندلی ریاست نشسته و یکی باید این همه مسئولیترو از روی دوشش برداره. نظر تو چیه آریا؟»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۲۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 546 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۸:۱۲:۰۰ |
نویسنده | کریستوفر پائولینی |
مترجم | محمد نوراللهی |
ناشر | انتشارات بهنام |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۰/۲۲ |
قیمت ارزی | 7 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مجموعه چهارجلدی میراث یکی از بهترین مجموعه های فانتزی است، در ژانر ارباب حلقه ها و وارکرافت است، داستان پسری روستایی که ناخواسته اژدهاسوار می شود و ماجراهایش با الف ها، اژدهایان و دورف ها.
واقعا باید پول بدیم؟ دفعه اول دارم کتاب الکترونیکی میگیرم همینجوری مردم رو زده میکنن دیگع ولی کتابش عالی بود الن میخوام جلد چهار رو بخونم
عالی بود. هر لحظه در کتاب اتفاق های عجیب و جذاب میافتاد که میتونست آدم رو میخکوب کنه.
بهترین کتابه حتما بخونید دفعه ۴ که دارم می خونمش هنوزم ازش خسته نشودم
بسیار جالب وسرگرم کننده
کتاب هیجان انگیز