شخصیتهای بکت در نمایشنامکهایش انسانهایی جدا شده از هویت انسانی خود هستند که در آن واحد هم گویندهاند و هم به گفتههای خود گوش میسپارند. شاید عنوان نمایشنامک «نه من» که در مقابل مفهوم روانشناختی من به عنوان یک شخصیت ثبات یافته و جامعهپذیر انسانی قرار میگیرد بتواند گویای این رویکرد بکت به انسان باشد. نه من کسی است که با مرور گذشتهی خود از لحظهی تولد تا ۷۰ سالگی میکوشد معنایی برای مجموعهی ناکامیها، ایمان، شک و ناسازگاریهای خود با جهان بیابد. گذشتهای که با بیثباتیش از او بهجای «من» یک «نه من» ساخته است که امروز حتا در سن و جنسیت خود نیز تردید دارد.
سه شخصیت آمد و رفت نیز به شکل مشابهی بیهویتاند با این تفاوت که این سه هویت را در بازیابی یگانگی از دسترفته میان خود جستوجو میکنند. یعنی اینبار پرسش بکت از تعریف من در قیاس با منهای بیرون از من است.