صحنه میدانگاه کوفه است با سکویی در میانه، که در میان سکو، چاه آبی است. دورتر از سکو، در عمق، دیواری است که عرض صحنه را از آن خود کرده و در آن چهار در وجود دارد. بر بالای دیوار، اختلاف سطوحی است که نمای بامهای شهر کوفهاند. یک پرده سیکلو در عمق دورتر، برای استفاده از سایهها و رنگ و نورهای متناسب با موقعیتهای نمایشی قرار دارد و ارتفاعش از طراحی صحنه بالاتر است، به شکلی که برای قرار گرفتن در پشت آن دو رمپ از چپ و راست تعبیه شده است. چند کودک، نوجوان گنگی را به بازی گرفتهاند و مسخرهاش میکنند که دختری به نام نائله با شتاب به میدانگاه میآید و کودکان را از گرد نوجوان گنگ دور میکند و به سمت نوجوان باز میگردد، دستش را میگیرد که با خویش ببرد.