0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  قلعه مرغی روزگار هرمی نشر گروه انتشاراتی ققنوس

کتاب قلعه مرغی روزگار هرمی نشر گروه انتشاراتی ققنوس

کتاب متنی
نویسنده:
درباره قلعه مرغی روزگار هرمی
دفعه اول خانه حسن این‌ها دیدمش. از فامیل‌های دور بابای حسن بود. از این‌ها که سالی یک بار توی ختمی، جشنی چیزی سر و کله‌شان پیدا می‌شود و از دور با آدم سلام‌علیک می‌کنند، بعد دوباره تا سال بعد گم و گور می‌شوند. یک پسر لاغر سبزه بود که سر همین موضوع بهش هادی بِلَک هم می‌گفتند. پاهای پرانتزی ناراحت‌کننده‌ای داشت و ته‌ریش نمره هشت. نه این‌که درست اندازه گرفته باشم یا از خودش پرسیده باشم ولی در اصل، ته‌ریش آن‌قدری همان نمره هشت می‌شود. از این شلوارهای جین پاره‌پوره هم تن کرده بود. همان‌جا با حسن شرط بستم که شلوارش باید بعدا پاره شده باشد. لااقل از یک جاهاییش بعدا پاره شده بود. اما حسن، محض خاطر خودش هم که شده زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت: «نه بابا، چی می‌گی؟ پسره خرپوله، محال ممکنه.» کمی باهاش بحث کردم تا بالاخره قانع شد بعدا راجع بهش حرف بزنیم. به خدا اگر آن تُنبان نکبتی‌اش درست از روی زانو پاره نشده بود من هم اصراری نداشتم. تازه همین یکی که نبود. جورابش هم کلی کثیف بود که آن را هم حسن می‌گفت کفشش رنگ پس می‌دهد. اما این‌ها حرف یامفت است. جوراب کثیف و شلوار پاره آبرو برای آدم باقی نمی‌گذارد. کار از آن‌جا خراب بود که با همین ریخت و روز قزمیتش ادعا می‌کرد که می‌تواند ظرف مدت‌زمان کوتاهی مایه‌دارم کند. نکرده بود حداقل کت و شلواری چیزی برای خودش راست و ریست کند که حرفش را راحت‌تر به کرسی بنشاند. قبول دارم که تعداد آدم‌های کت و شلواری ناجوری که تا حالا دیده‌ام خیلی زیادتر از خوب‌هاشان است اما به هر حال هر کاری حساب خودش را دارد. اگر کسی خواست حداکثر می‌شود کراوات نزند، ولی با لباس‌های جرواجری نباید در باره پیشنهادهای مالی کلان صحبت کرد. یک گوشه اتاق حسن نشستیم که ای کاش، قلم پای نحسم می‌شکست و همچه خبطی نمی‌کردم. هر چی بدبختی بعد از آن کشیدم از همان نشستن بود. همین الآن که این‌جا در خدمت شما هستم هم به این نشستن مربوط می‌شود. این‌ها را نگفتم که از این جوانک متنفر بشوید اما اگر بخواهید در آینده به من حق بدهید حتما خیلی به دردتان خواهد خورد.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۷۵ مگابایت
تعداد صفحات
287 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۹:۳۴:۰۰
نویسندهسلمان امین
ناشرگروه انتشاراتی ققنوس
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۳/۱۲/۱۳
قیمت ارزی
5 دلار
قیمت چاپی
14,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۷۵ مگابایت
۲۸۷ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.3
از 5
براساس رأی 10 مخاطب
5
60 ٪
4
10 ٪
3
30 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

"قلعه مرغی؛ روزگار هرمی" رمانی اجتماعی از زبان نوجوانی از جنوب شهر تهران با ادبیاتی عامیانه است. ادبیات و لحن کتاب با طنزی روان و شیرین جلو می رود بر خلاف خیلی از داستان های ایرانی که از این شیوه استفاده کرده اند، طنز کتاب دل را نمی زند؛که شاید دلیل اصلی آن بزرگ شدن نویسنده داستان در همان محله قلعه مرغی باشد. برعکس خیلی از کتاب ها که خواندن نسخه چاپی آن ها لذت بیشتری دارد ، فکر می کنم این داستان استثنا باشد. آرمان سلطانی به طرز خیلی ماهرانه این اثر را اجرا کرده است . کاملا حس و حال شخصیت ها و فضاهای داستان برای مخاطب تداعی می شود.

5

بی نظیر بود مخصوصا که داستان حول محور پایین شهر تهران و محله ایی میگذره که خودم اونجا متولد شدم . پر از جملات دلنشین و کوچه بازاری بود این رمان حتما پیشنهادش میکنم و به حق برنده جایزه گلشیری شده به نظرم

5

داستان پسر نوجوانی که بر اثر حوادثی به سمت شبکه های هرمی کشیده و با اتفاقات غیرقابل پیش بینی روبه رومی شود. داستان تم اجتماعی دارد و در محله قلعه مرغی اتفاق می افتد

5

سلمان امین خیلی خوب می نویسه. این کتاب بامزه و خیلی خوب رو حتما بخونید!!

5

رمانی عالی و زیبا

4.3
(10)
68,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
٪30
قلعه مرغی، روزگار هرمی
قلعه مرغی، روزگار هرمی
سلمان امین

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
قلعه مرغی روزگار هرمی
سلمان امین
گروه انتشاراتی ققنوس
4.3
(10)
68,000
تومان