جنوب شهر همیشه بستری برای خلق قصههای خاص بوده، قصههایی از جنس رفاقتهای ناب، عشقهای سخت، کوچههای باریک، آرزوهای بزرگ و جیبهای خالی. جایی که رویای پول درآوردن در آن همیشه نیمه کاره باقی مانده است. قلعه مرغی؛ روزگار هرمی روایت زیبایی از تنگ دستیهای پسری پایین شهری است که برای پول درآوردن به سمت شرکتهای هرمی میرود و با اتفاقاتی روبرو میشود که مسیر داستان را تا انتها جذاب نگه میدارد. لحن خاص شخصیتها و فضای جالب قصه دست به دست هم داده تا جذابیت این اثر دو چندان باشد و تاثیر خود را بر مخاطب بگذارد. قلعه مرغی؛ روزگار هرمی در سال ۱۳۹۱ موفق شد برندهی جایزهی رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری شود.