عمق صحنه تماما آئینه است. به نحوی که تمام تماشاچیان به وضوح خود را در آن میبینند.
در ضلع دیگر سن، یعنی چپ و راست، قفسههایی مملو از کتاب است. البته با کامل شدن نور صحنه معلوم میشود که قفسه و کتابی در کار نیست، بلکه کاغذ دیواری است، با تصویر کتاب و کتابخانه.
در دو گوشه صحنه دو میز کار هست با دو صندلی در پشت هر کدام.
صندلیها فقط اسکلت است، بدون کفی و میزها نیز چهارچوب سادهای است، بدون رویه.
یک رادیوی چوبی قدیمی کنار صحنه هست که با کمی دقت میتوان فهمید که قابی خالی و بدون محتواست. در سمت دیگر صحنه بر روی یک میز، قاب تلویزیونی قرار گرفته بدون محتوا.