روح انسان همیشه در حال تغییر است. این همان ویژگی است که او را از سایر موجودات متمایز کرده است. گاهی تغییر در زندگی انسان باعث سقوط او میشود و گاهی به واسطهی لطف و عنایت خدا انقلابی درون انسان شکل میگیرد که او را از بیبند و باری مراتبی از ایمان و کمال میرساند. همین تغییرات روحی و فکری بشر زمانی که از طریق ادبیات روایت میشوند، میتواند جذابتر و تاثیرگذارتر باشد.
رمان «طوفان دیگری در راه است» اثر سید مهدی شجاعی داستانی است که تغییرات و تحولات روحی شخصیتهایش را در دورههای مختلف تاریخ روایت میکند.
داستان طوفان دیگری در راه است در دورهی قبل از انقلاب اسلامی اتفاق میافتد. «زینت» زنی است که در برههای از زندگی خود به دلایل مختلف از جمله دوری از خانواده و فقدان پدر در ورطهی اشتباهی افتاده و به عنوان رقاصه و خوانندهی محبوب در محافل شبانهی متعلق به دربار پهلوی حضور دارد. زینت در یکی از مجالس عروسی که حضور دارد با پسری به نام کمال که در ظاهر دیوانه است آشنا میشود.
زینت تصمیم میگیرد تا به کمال کمک کند و او را برای تحصیل به خارج از کشور میفرستد. این تصمیم باعث تولد دوباره و تحول عجیبی در زندگی زینت و کمال میشود و سرنوشت آنها را عوض میکند.
در طول داستان زینت از تغییر و تحول کمال برای پدر او حاج امین که به نوعی باعث جنون پسرش شده میگوید.
طوفان دیگری در راه است رمان بلندی از سید محمد شجاعی است که اولینبار در سال 1384 از سوی انتشارات نیستان منتشر شد اما به گفتهی سید مهدی شجاعی نطفهی اولیهی این داستان در سال 1365 شکل گرفت و نوشتن آن در طول 20 سال ادامه داشته است. این رمان داستان تحول و زندگی تازهی پسر و دختری را در ده فصل از زبان چند راوی روایت میکند. فصلی از رمان توفان دیگری در راه است به عنوان ضمیمه در یکی از شمارههای مجله همشهری منتشر شد که باعث استقبال گستردهی مخاطبان برای خواندن این کتاب شد و تا امروز به نوبت چاپ دهم رسیده است.
«محسن چینی فروشان» مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مراسم رونمایی این کتاب، آن را مانیفست سیدمهدی شجاعی خواند و گفت : « ما در آیینه این اثر میتوانیم باورها،منش و عقیده سید مهدی شجاعی را ببینیم». شجاعی این جملات را تایید کرد و در پاسخ گفت: « این تعبیر درستی است. چرا که خیلی از مفاهیم و اعتقادات دینی من در این کتاب متبلور شده و به ظهور رسیده است».
سیدمهدی شجاعی که سابقهی نوشتن بعد از دورهی انقلاب اسلامی را دارد. در بعضی از داستانهای خود از حالو هوای قبل و بعد از انقلاب، جنگ و بعد از جنگ هم نوشته است. داستان طوفان دیگری در راه است از آن دست کتابهای شجاعی است که انقلاب درونی شخصیتهایش را در دورههای قبل و بعد انقلاب و دورهی جنگ نشان میدهد. شجاعی در این کتاب به «شهید دکترچمران» و نکاتی از زندگی او اشاره میکند و خواننده علاوه بر خواندن داستانی ادبی گریزی هرچند کوتاه به تاریخ ایران میزند.
بیشتر کتابهای سید مهدی شجاعی مفاهیم اخلاقی با درونمایهای مذهبی دارند. نثر ادبی منحصر به فرد شجاعی و احساساتی که از باورهای دینی او نشئت گرفته باعث شده تا اغلب آثار داستانی شجاعی (به غیر از آثار طنز) با زبان ادبی فضایی عاطفی و دلنشین داشته باشند.
از نکات قابل توجه در کتاب طوفان دیگری در راه است، تلفیق تکنیکهای ادبی متعدد در این اثر است. شجاعی در این داستان اندیشهها و مفاهیم دینی خود را در بستر ادبیات نشان میدهد. استفاده از چند راوی و زاویه دید متعدد، گفتوگوها در قالب دیالوگ، مونولوگ و حتی در قالب نامه این کتاب را به اثری متفاوت میان آثار دیگر شجاعی تبدیل کرده است. مهدی شجاعی اين رمان را شبيه مابقي كارهايش نمیداند و در مصاحبهای گفته است: «...سعي كردم براي اين كتاب از تجربيات نوشتههاي قبليام استفاده كنم، به عبارتي در اين كتاب ميخواستم محصول تجربيات پيش از اين را به منصه ظهور برسانم... ».
استفاده از تکنیک چندصدایی یا وجود متعدد راوی یکی از گزینههایی است که به آثار ادبی امتیاز میدهد. استفاده از این تکنیک در کتابهای «کشتی پهلو گرفته» و «آفتاب در حجاب» و این بار در کتاب «طوفان دیگری در راه است» نشان میدهد که شجاعی به تنوعبخشی راوی در آثارش علاقه دارد. در کتاب طوفان دیگری در راه است داستان در فصلهای مختلف از چند زاویهی دید؛ خود نویسنده، زینت خانم، کمال و حاج امین روایت میشود. البته در فصلهایی که راوی خود نویسنده است زاویای داستان به شکل کاملتر و تاثیرگذارتری ظاهر میشود چون در قسمتهای دیگر اتفاقات از منظر هر شخصیت بیان میشود.
از همان آغاز، داستان با جملاتی طوفانی شروع میشود. حاج امين پدر کمال ميگويد: «منو با این زنیکه بدکاره روبرو نکنید» و مهندس سیف که مشاور اوست در پاسخ توضیح ميدهد که: « این حرفها مربوط به گذشته است» و حاج امین ميگويد: « از کجا معلوم؟!» با خواندن این گفتوگو میتوان فهمید که با رمانی طوفانی طرف هستیم و تا حدودی اتفاقات قبل و بعد را از همان شروع حدس زد. زمانی که مهندس در جواب به حاج امین میگوید که این موضوع مربوط به گذشته است خواننده حدس میزند که در گذشتهی این زن اتفاقی افتاده است که حالا دیگر خبری از آن نیست و از آن طرف حاج امین مردی که این موضوع را باور ندارد و با تردید جواب میدهد قرار است با زنی که دلخوشی از او ندارد طرف شود. بنابراین داستان از نقطه آغاز میشود. اما باید دید آیا بعد از این طوفان، طوفان دیگری هم در راه است یا نه؟
فصلهای کتاب با عناوین جالب که به ترتیب «باد»، «رعدو برق»، «تگرگ»، «طوفان»، «باران»، «سیل»، «ابرهای متراکم»، «رگبار پراکنده»، «طوفان دیگر» و فصل آخر با عنوان «رنگین کمان» هستند، میتواند چنین برداشتی را به مخاطب دهد که این انتخاب در عنوانبندی شاید به نوعی نشاندهندهی روند تحول شخصیتها و اتفاقات کتاب باشد و فصل آخر با عنوان«رنگین کمان» خبر از پایان بندی آرامشبخشی بدهد.
سیدمهدی شجاعی نویسنده و روزنامهنگار ایرانی در شهریور سال 1339 در تهران متولد شد. او در سال 1356 وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد و در رشتهی ادبیات نمایشی آغاز به تحصیل کرد. شجاعی همزمان وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در رشتهی حقوق تحصیل کرد اما به دلیل علاقهی زیاد به نویسندگی دانشگاه را رها کرد و به طور جدی مشغول به نوشتن در قالبهای مختلف ادبی شد. شجاعی سالهای متمادی برای روزنامهها و مطبوعات هنری و فرهنگی نوشت و در بعضی از آنها از جمله ماهنامه «صحیفه» و مجلهی «رشد جوان» سردبیر و مدتی هم مدیر انتشارات «برگ» بود. شجاعی از نویسندگان ایرانی است که فعالیت حرفهای او در روزنامهنگاری بر کارنامه کاریاش تاثیرگذار بوده است.
سیدمهدی شجاعی با اینکه در رشتهی ادبیات نمایشی تحصیل کرده و چند نمایشنامه منتشر کرد اما بعدها بیشتر تمرکز خود را روی داستاننویسی گذاشت و تا به امروز بیش از 60 کتاب در حوزه رمان، مجموعه داستان کوتاه، شرحادعیه و فیلمنامه و نمایشنامه از او منتشر شده است. شجاعی در ژانر کودک و نوجوان هم بیشاز 100 عنوان کتاب به رشته تحریر در آورده است.
مهدی شجاعی که در سال 1376 انتشارات کتاب نیستان را راه اندازی کرده است دربارهی انگیزهاش از این کار گفته بود که میخواهد بهترین آثار نویسندگان و شاعران معاصر خود را منتشر کند. بیشتر کتابهای شجاعی از سوی انتشارات نیستان منتشر شدهاند.
از بعضی آثار سید مهدی شجاعی میتوان به کتابهای«طوفان دیگری در راه است»، «کشتی پهلو گرفته»، «پدر عشق و پسر»، «کمی دیرتر...»، «دموکراسی یا دموقراضه؟» و «آفتاب در حجاب»، «پدر عشق و پسر»، «آن است شیوه حکومت»، «پشت پنجره»، «شانه؛ علی نشانه؛ شجاعت»، « فصل خوب پیوستن»، «رزیتا خاتون»، «دین به چه درد میخورد»، «وای تشنگی»، «کمی دیرتر» اشاره کرد که در سایت فیدیبو برای دانلود و خرید قرار گرفتهاند.
شجاعی علاوه بر نگارش کتاب دستی توانا بر فیلمنامه نویسی هم دارد و با کارگردانان مطرحی مثل «مجید مجیدی» و «بهزاد بهزادپور» در نوشتن فیلمنامه همکاری داشته است. از جمله کارهای سینمایی که او به عنوان فیلمنامه نویس در آنها همکاری داشته است فیلمهای «کمین»، «قله دنیا ۱»، «مسافر کربلا»، «آخرین آبادی» و «مردی از جنس نور» هستند. سید مهدی شجاعی همچنین نگارش فیلمنامههای «مرد رویاها» دربارهی شهید چمران و «یعقوبترین یوسف، یوسفترین زلیخا» دربارهی حضرت یوسف را نیز در کارنامهی خود دارد.
از فعالیتهای دیگر شجاعی میتوان به داوری در جشنوارههای «فیلم فجر»، «تئاتر فجر» و «جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان» اشاره کرد.
میدانی حاج امین! کارهاي خوب و بد، یا صواب و گناه، در فکر و فرهنگ ما، اندازههاي واقعی شان را از دست دادهاند و شدهاند اندازهي لباسهایی که ما برایشان قواره کردهایم. بالا رفتن از دیوار خانهي مردم را خیلی بد میدانیم، ولی دروغ و غیبت و تهمت را گناه جدياي تلقی نمیکنیم. باید دید که وزن و اندازه هر کدام از اینها پیش خدا چقدر است. ملاك، نظر خداست، نه دیدگاه ما. خداوند، گناه تهمت به انسان مؤمن را از کشتن او بزرگتر میشمارد، ولی ما با توجیهات من درآوردي، همه چیز را مطابق سلیقهمان جفت وجور میکنیم و شب هم با خیال راحت وآسوده میخوابیم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 396 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۱۲:۰۰ |
نویسنده | مهدی شجاعی |
ناشر | انتشارات کتاب نیستان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۷/۲۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 65,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
یکی از مزخرفترین کتاب های عمرم که نتونستم تمومش کنم. بسیار شعار زده. انگار نویسنده خواسته قبل از مرگش هرچی دغدغه تو ذهنش داشته رو بریزه بیرون؛ به قالب داستان روی آورده! شخصیتهایی که به طرز مسخره و باور ناپذیری متحول میشن. داستانی که بیشتر در قالب نامه های بین زینت و پسرخوانده ش و پر از شعار زدگی پیش میره و به شدت خسته کننده و حال بهم زنه! انگار برای کودکان دبستانی نوشته شده! داستان بین واقعیت و فانتزی در رفت و آمده و اصلا به قولی یه بنده خدایی؛ درنیامده!
من فقط یک دلیل برای خواندنش داشتم اونم توصیه شهید حججی به همسرشون در مورد این کتاب بود. شاید ر وزی من تو شب تولد امام جوانمون همین حالیه که بعد خواندنش پیدا کردم. اینو بگم که اگر دنبال خط کشی های داستانی و قواعد پیچیده داستان نویسی هستید بیخیال این کتاب بشید. اما اگر دلتون میخواهد یه کم فکر کنید بخوانیدش شاید خیلی واضح نصیحت کنه شاید خیلی جاها غیر قابل باور بشه، اما من که از خواندنش پشیمون نیستم
باسلام و احترام بنظرم در کتابهای استاد شجاعی عزیز درانواع مختلف و متناسب بامخاطب میتوان سلیقه های مختلف و روح های مختلفی را سیراب کرد. رمان حاضر را بنده به عنوان هدیه ای از یک ای از دانشجویانم دریافت کردم و بعد هم علاقمند بودم بشنوم اش. واقعا برای بنده حداقل جذابیتی داشت که شاید منتقد متخصص ایرادهای تخصصي به ان وارد کند.لکن بجز چند قسمت که به دلایلی آدمی را بی انگیزه میکند،لکن واقعا جبران شده و میشود...دوستش داشتم ممنونم
یکی از زیباترین کتاب هایی که خواندم . گرچه جمله تکراریست این ولی مگر بوییدن گل های مختلف باعث می شود که اگر صد گل خوشبو بوییدیم صد و یکمین بار نگوییم عجب گل خوشبویی! خوب و شیرین نوشته شده بود و پر از مطلب کاربردی صفای باصفاترین مرد عالم می شود دست ما را هم بگیری با مرام؟؟؟؟
این کتاب عالیه،هر بند و پاراگرافش هزار حرف نهفته داره،آدم رو محبور میکنه به فکر کردن،به دگرگونی اساسی،خیلی از نظرها رو که میخوندم احساس کردم فقط دنبال یه رمان عاشقانه صرفا سرگرم کننده بودند ولی این کتاب آدم رو سرگرم نمیکنه بلکه مجبورت میکنه چشمات رو باز کنی و بهتر زندگی کنی،جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه
ایده داستان جالبه و داستان شروع جذاب و پرکششی دارد اما کتاب به میانه نرسیده تبدیل میشه به سخنرانی و شعار، شخصیت پردازی ها در حد تیپ می ماند و روابط بین ادمها نه معقول است نه قابل درک. اگر هم طوفانی بوده در یک فنجان چای است نه بیشتر.
مدتها بود کتابی که دراین حد سطحی و شعاری و شبیه به کتاب دین و زندگی دبیرستان باشه ندیده بودم. (علی الخصوص در قسمت نامهها سانتیمانتالیسم هم افزوده میشد) به نظرم این نحوهٔ ارائهٔ دید دینی و مذهبی بیش از جذب، به دفع خواننده منجر میشه.
خوب نبود .... ولت نمیکنه تا تموم شه.... البته کمی شعاری بود و نفهمیدم شخصی مثل زینت چطوری رفتارش اینطور میشه.... و سوال های بسیاری که اگر مطرح کنم میترسم داستان لو بره..... پیشنهاد میکنم نقد خانم مریم شریفرضویان رو بخونید
این کتاب بد نبود،فاجعه بود!به جرات میتونم بگم بدترین کتاب عمرم رو خوندم.من همیشه با کلی تحقیق کتاب برای خوندن انتخاب میکنم .اینو بر اساس توصیه یه دوست خریدم و خوندم.بدترین قسمت کتاب ۱۰۰صفحه نامه نگاری های چرند و بشدت لوس بود
کتابی اغراق شده در باب شخصیتهایی باورناپذیر و تحولی که نمیفهمی چه شد که اتفاق افتاد و پایان نه چندان زیبا. از سید مهدی شجاعی انتظار بیشتری داشتم.کتاب را به سختی به پایان رساندم.