واقعهی کربلا حافظهی جمعی شیعیان و درس آزادگی برای جهانیان است. دشت کربلا تنها نبردی بین دو جبههی مخالف نیست، بلکه دفاعی همه جانبه از آزادگی و حقانیت راستی است. در این نبرد تاریخی تنها تعداد کمی توانستند سربلند بیرون آیند. میان هزاران نفر در دشت کربلا تنها 72 نفر تصمیم به همراهی امام حسین (ع) و جنگیدن در جبههی حق گرفتند. 72 نفری که هرکدام الگوی راستی و وفاداری برای نسلهای آینده شدند. حضرت ابوالفضل العباس (ع) پرچمدار کربلا یکی از قهرمانان واقعهی کربلا لقب گرفت که به همگان درس وفاداری را آموخت. ابولفضل زرویی نصرآباد در کتاب ماه به روایت آه داستان زندگی ماه بنی هاشم حضرت عباس (ع) را با نگاهی متفاوت و تازه به رشتهی تحریر درآورده است.
کتاب ماه به روایت آه در 12 فصل از زبان دوازده راوی مختلف، زندگی حضرت عباس (ع) را توصیف کرده است. «مسلم بن عقیل»، «امالبنین»، «عبدالله بن ابی محل»، «کزمان»، «لبابه»، «زینب (س)»، «زید بازرگان»، «شبث بن ربعی»، «امکلثوم»، «سرجون» و «عبیدالله بن عباس بن علی» دوازده شخصیتی هستند که از زبان آنها داستان روایت میشود. راویان، زندگی پرچمدار کربلا را قبل و بعد از شهادت به تصویر میکشند.
با توجه به عظمت واقعهی عاشورا تاکنون آثار بسیار زیادی برای به تصویر کشیدن آن خلق شدهاند و مخاطبین با جنبههای مختلف واقعه آشنایی دارند. ابولفضل زرویی نصرآباد با آگاهی از این مسئله، از شکل و نحوهی شهادت حضرت عباس عبور کرده و سعی کرده است با استفاده از مستندات تاریخی، ابعاد دیگر زندگی حضرت را به تصویر بکشد. هدف از نگارش این کتاب بررسی و روایت اتفاقات و حوادث تاثیرگذار زندگی حضرت ابوالفضل بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب دست اول بودن اطلاعات تاریخیست که در اختیار مخاطب قرار میگیرد. زرویی با مطالعه اسناد تاریخی ابعاد جدیدی از زندگی حضرت عباس را بررسی کرده که تا پیش از آن کمتر دربارهی آنها صحبت شده بود. نویسنده در نگارش ابعاد مختلف زندگی حضرت از شیوهی جدیدی استفاده کرده و با بهره گرفتن از چندین راوی که هرکدام بخشی از وجوه زندگی حضرت عباس (ع) را روایت میکنند، کتاب را نوشته است. با وجود اینکه روایت راویان در کتاب، سیر داستانی پیوستهای ندارند اما هرکدام بخشی از جنبههای شخصیتی حضرت را معرفی میکنند که در نهایت تمام بخشها در کنار هم تصویری جامع از ماه بنیهاشم را به مخاطب نشان عرضه میکنند.
از 12 راوی داستان تنها «زید بازرگان» شخصیت حقیقی نیست و دیگر راویان که از دوستان و دشمنان حضرت عباس (ع) هستند، همگی شخصیتهای واقعیاند. نثر کتاب در عین سادگی از نظر ادبی نیز جذابیت دارد و زرویی با قلم شیوایش لذت خوانندن کتاب را دو چندان کرده است. اطلاعات تاریخی که بسیاری از آنها دست اول هستند نیز در کتاب به شیوهای جالب و لابهلای قصه گنجانده شده تا فهم آن برای مخاطب آسانتر شود.
ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، نویسنده و طنزپرداز ایرانی در سال 1348 در تهران متولد شد. عمدهی فعالیت زرویی در حوزه طنز بوده است و مطالب خود را با نامهای مستعاری همچون «ملانصرالدین»، «چغندرمیرزا»، «ننه قمر»، «آمیز ممتقی» و «عبدل» در مجلات و روزنامههای گوناگون از جمله «گل آقا»، «همشهری»، «جامجم»، «ایرانیان» و «کیهانورزشی» منتشر میکرد.
زرویی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشتهی زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و خیلی زود، زمانیکه تنها 20 سال داشت وارد حوزهی مطبوعات شد. تحصیلات و پژوهشهای زرویی تاثیری بسیار مطلوب بر نوشتههایش گذاشته است که آنها را ماندگار کرده است. «رضا رفیع» طنزپرداز و روزنامهنگار قدرت نوشتههای زرویی را اینگونه توصیف میکند: «نقطهی قوت طنز زرویی نصرآباد اشراف وی به متون کهن ادبیات فارسی است؛ آقای زرویی با آگاهی قالب و محتوا را انتخاب میکرد، قالبی مناسب و متناسب با محتوایی که در نظر داشت، تناسب بین ظرف و مظروف در طنزنویسی ویژگی کار آقای زرویی بود بهخاطر همین رعایت تناسب بود که عموما طنزهایش به اثری فاخر تبدیل میشد که ماندگار و تاثیرگذار میشد.»
طنز جذاب و قلم شیوای زرویی از همان ابتدای نویسندگیاش بسیار مورد توجه قرار گرفت تا جاییکه القابی همچون «عبید زاکانی» عصر را به او دادند. «کیومرث صابری فومنی» موسس «گل آقا»، زرویی را امید ادبیات طنز میدانست و دربارهی او در مصاحبهای در اوایل دههی 70 شمسی و در ابتدای کار زرویی، چنین گفت: «قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست. طنز جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ملانصرالدین (ابوالفضل زرویی) تنها 23 سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند. شهر چراغانی خواهد شد.»
زرویی در دوران فعالیتش تلاش زیادی برای شکلگیری محافل طنز و ادبی هم کرد. از جملهی این فعالیتها میتوان به برگزاری نخستین شب شعر طنز ایران و نخستین جشنواره طنز دانشجویان کشور اشاره کرد. همچنین او در سال 1381 نخستین شب نثر طنز ایران را نیز با عنوان «شب خلوت» برگزار کرد. هدف زرویی از برگزاری اینگونه محافل ارائهی تصویری درست از شعر طنز میان، مردم بود. او در اینباره عنوان کرده است: «فکر میکنم از این جهت بر طنز جفا رفته و میرود و بسیاری از اهل اخلاق، فرزندان خود را از طنز محروم میکنند؛ زیرا تصور میکنند طنز جزء مطالب، نوشتهها و سرودههای سخیف و غیراخلاقی است....بحث دیگر دربارهی طنز، رعایت انصاف است و این انصاف است که تفاوت میان طنز و هجو را ایجاد میکند. تمام اجزای طنز و هجو با یکدیگر همخوانی دارند مگر در انصاف. زمانیکه انصاف را از طنز بگیریم و در مسائل اغراق کنیم وارد حیطهی هجو شدهایم».
بیشتر آثار زرویی در حوزهی شعر و نثر طنز است که در مجلات مختلف به چاپ رسیدهاند اما در کنار آنها او کتابهای متعددی نیز منتشر کرده است. در بین آثار زرویی رمان ماه به روایت آه با آثار دیگر او که همگی در حوزهی طنز فارسی نوشته شدهاند متفاوت است. ماه به روایت آه شرح حال حضرت عباس است که کتاب موفق به دریافت جایزه ادبی کتاب سال عاشورا شد. از آثار طنز زرویی نیز میتوان به «تذکره المقامات»، «افسانههای امروزی»، «غلاغه به خونهش نرسید»، «حدیث قند» و «رفوزهها» اشاره کرد. علاوهبر این او دو کتاب «وقایعنامه طنز ایران» با همکاری «فریبا فرشادمهر» و «هزار سال طنز فارسی» را به همکاری «نسیم عرب امیری» را در حوزه پژوهش طنز روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
انتشارات کتاب نیستان کتاب ماه به روایت آه اثر ابوالفضل زورویی نصرآباد را در سال 1391 منتشر کرده است. علاوهبر نسخهی چاپی، نسخهی الکترونیکی و صوتی کتاب نیز منتشر شده است. خرید و دانلود پی دی اف کتاب در سایت و اپلیکیشن فیدیبو امکان پذیر است. همچنین نسخهی صوتی کتاب نیز با صدای «مریم مهنگار» و «احسان چریکی» در فیدیبو قابل شنیدن است. خرید اینترنتی دیگر آثار زرویی از جمله نسخهی الکترونیکی و صوتی «رفوزهها» و نسخهی الکترونیکی «حدیث قند» و «غلاغه به خونهش نرسید» در فیدیبو فراهم شده است.
مسلم بن عقیل : یک دست به چوبدستی که عصایش بود و دست دیگر بر شانهی نحیف من که پسرش بودم. چشمان پدر هر سال کمسوتر میشد و من هر روز، گاه تا دو یا سه بار، با پاره نمدی لوله شده در زیر بغل، پدر را از خانه تا مسجد پیامبر و از مسجد تا خانه همراهی میکردم.
پسر بچهای بودم ده – یازده ساله، پا برهنه، بر کوچههای خاکی و تفتهی مدینه، با شانهای عرق سوز شده در زیر دست پدر؛ پدری که افزایش سن جسم و کاهش سوی چشم، هر سال از فاصلهی گامهایش میکاست و بر سنگینی فشار دستش بر شانهام میافزود.
مسجد پیامبر با حصیرهایی از لیف خرما فرش شده بود. تا پدر به سلام و حالپرسی از اهل مسجد مشغول بود، پاره نمد را، جای همیشگی، کنار دیوار پهن میکردم. پدر که عصا را به دیوار تکان میداد و بر نمد مینشست، معمولا چند نفری بر گرد او مینشستند. این یکی برای شنیدن حدیث آمده بود، آن یک برای دیدار خویشان و یاران پیامبر، این دیگری برای شنیدن و ثبت سیره و روش رسول خدا در مواجهه با امری خاص. بیشتر سوالاتی که از پدرم میشد، مربوط به علمالانساب و تبارشناسی افراد و اقوام و قبایل عرب بود. پدرم حافظهای حیرتانگیز داشت و شجره و ریشه و پیوندهای فامیلی افراد و قبایل را از خود آنان نیکوتر میدانست.
روزی، یکی از تجار یمن که از گسترهی دانش پدرم در بهت و حیرت فرو رفته بود، از او پرسید: «ای پسر عموی پیامبر، آیا در تمام عالم، پس از خدا و رسول او، کسی هست که به اندازهی تو بداند؟ پدرم به حسرت آهی کشید و سر تکان داد و با لبخندی تلخ گفت: «به خدا قسم، دانش من و تمام جهانیان، در برابر آنچه برادرم علی – که سلام خدا بر او - میداند، چون قطرهای است در برابر دریا. بسیار میشنیدیم از فرستادهی خدا – که درود خدا بر او- که: من شهر دانشم و علی دروازهی ورود به این شهر است. علی در ابلاغ پیام خدا شریک و مددکار پیامبر بود و پیامبر بارها او را در نسبت با خویش، به منزلهی هارون در نسبت با موسی میدانست...»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۲۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 189 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۱۸:۰۰ |
نویسنده | ابوالفضل زورویی نصرآباد |
ناشر | انتشارات کتاب نیستان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۶/۲۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 76,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نگاه نویسنده به داستان سقای کربلا از نگاه های متفاوت قابل ستایش است.نویسنده سعی کرده است از هر دو گروه حاضر در کربلا در روایت های خود استفاده کند.در بخشی از کتاب می خوانیم "امروز وقتی چهره زیبای عباس را با آن لبهای خشک و ترک خورده بر بلندای نیزه دیدم، گریان و بر سر زنان، بیاعتنا به تازیانه سواران و سنگاندازی و ضرب و شتم مردم و مأموران، پیش رفتم و با صدایی بریده و سوخته عرض کردم: «خوش آمدید مولای من...» آن گاه در حالی که بغض و گریه گلویم را میفشرد، نالیدم که: آیا چنین است شیوه کریمان در وفای به عهد؟ مگر نه این که مرا بشارت دادید به این که سلام و درودم را پاسخ خواهید گفت؟ آه آه آه ... میدانی چه شد که از هوش رفتم؟ به خدا قسم هنوز جملهام را به پایان نبرده بودم که آن لبهای خشکیده با همان لبخند شیرین و محبوب به حرکت در آمد: سلام بر تو ای زید..." این نوشتن های با سوز و گداز نشانه ی مهر نویسنده به آل علی است.خواندن این کتاب برای عشاق آل الله توصیه می شود و اگر مطالعات کمی در مورد عاشورا داشته باشید برایتان جالب خواهد بود.
فوق العاده اس این کتاب ماه به روایت آه روایتی است از عباس از زبان افراد دور و نزدیک قمر بنی هاشم نثر ساده و روانی داره محوریت کتاب در مورد آقا اباالفضل هست ولی نام افراد دیگری هم در کتاب برده میشه و ما رو با قسمتی از زندگی اون ها آشنا میکنه از زیباترین صحنه های کتاب خواب عبیدالله بن عباس بود حیف که کتاب شناخته شده ای نیست کاملا به صورت اتفاقی باهاش آشنا شدم
خیلی از خوندن ای ن کتاب لذت بردم در این کتاب به بخش هایی از زندگی حضرت عباس از دیدگاه افراد مختلف پرداخته شده بود. علاوه بر این موارد نا گفته ای از واقعه عاشورا هم ذکر شد. در ابتدای کتاب درمورد حضرت ام البنین ( مادر حضرت عباس) و داستان ازدواج این بانوی بزرگوار با امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) بیان شد که جالب بود. همچنین در انتهای کتاب علت حضور نداشتن پسر حضرت عباس (ع) در واقعه عاشورا و ارتباط نوادگان ایشون با حضرت مهدی (عج) روایت شد که خواندنی بود. تمامی این موارد نه به عنوان یک واقعه تاریخی بلکه به صورت داستان و همراه با جملات عاطفی نویسنده شرح داده شد که لذتبخش بود. علاوه بر محتوای داستان، قلم نویسنده و نوع نگارش متن کتاب رو دوست داشتم.
خیلی زیبا و دلنشین، وجود مبارک و عزیز حضرت عباس (ع) رو توصیف کرده بود. در حدی که من رو بیش از پیش عاشقتر به وجودِ ماه بنی هاشم کرد ❤ . تنها چیزی که باعث شد یه ستاره ندم، وجود بعضی مطالبی بود که میزان سندیتش رو نمیدونم یا شک دارم. برای مثال، اون کنیزی که قبل از شمر برای حضرت عباس (ع) امان نامه آورد یا کسی که به نرجس خاتون پناه داد (چون طبق اغلب روایات، امام زمان (عج) قبل از شهادت پدرشون متولد شدند نه بعدش! ) و... . در کل، به لحاظ ادبی و وصف صفاتِ زیبای وجود نازنین ایشون؛ خیلی خوب بود👍 اما از جهت استناد به مطالبی که نقل شده، توصیه میکنم در کنار این کتاب کتابهایی که قولها و اسناد تاریخی و روایی معتبرتری دارند رو هم مطالعه کنید
از جمله کتابهای زیبا و لذت بخش درباره زندگانی حضرت عباس( ع) که با متنی ادبی و داستانگونه از زبان راویانی نزدیک واشنا با حضرت روایت میشود.اگر چه درباره خصوصیات وکرامات ایشان نکات کمی در کتاب اورده شده بود اما با ذکر موارد کمتر شنیده شده وزیبا درباره مادرحضرت، ولادت،ازدواج،فرزندان ، برادران ، حیطه ی دانش و معرفت و جایگاه ایشان در میان اهل بیت و مسلمانان آن روزگار باعث شیرینی وجذابیت زیاد این کتاب خواندنی شده بود.
قبلا کتاب سقای آب و ادب از سید مهدی شجاعی رو خونده بودم و فکر نمی کردم کتاب بهتری درباره حضرت عباس پیدا بشه تا اینکه با این کتاب آشنا شدم فقط می تونم بگم فوق العاده بود عالی...
کتاب فوق العاده عالیه، نگارش ساده و روانی داره و داستان ها بسیار خوب نوشته شدن، طوری که خواننده را وادار میکنه به ادامه مطالعه و بسیار زیبا تمام میشه کتاب حتما مطالعه کنید. برای من خوندن این سبک کتابها بیشتر از برخی روضه ها مفید بودن. روح نویسنده اش شاد باشد انشالله
روایات کوتاه و جذاب از زبان افراد مختلف (حضرت زینب،امام حسین(ع) و...) در خصوص حضرت عباس(ع) اما اینکه هیچ منبع تاریخی و رسمی برای مطالب، آورده نشده یه مقدار در صحت روایات تردید ایجاد می کنه که نویسنده این مطالب را در قالب زبان حال این عزیزان نوشته یا صحت تاریخی داره
یا قمر بنی هاشم، یا بابالحوائج.... کتابی پر شور که ضمن روایت زندگی رشیدترین یار اباعبدالله(ع) اشک را مهمان چشمهایمان میکند.. اگر دلتان هوای شور و شعور و معرفت به ابوالفضل العباس را دارد، این کتاب را از دست ندهید... روانتان شاد آقای زروئی نصرآباد بزرگوار..
اطلاعات بسیار کمی از حضرت عباس در کتاب هست .البته شاید از زندگی ایشان اطلاعات زیادی هم در دسترس نباشد.که من در این زمینه صاحب نظر نیستم. این کتاب یک انشا و متن ادبی خیلی زیبا پر از تشبیه و ترکیبات ادبی در مدح حضرت عباس است.