کتاب ایلیا جلد 20 اثر ماه‌منیر داستان‌پور نشر رویاپردازان نسل آینده

پس از شکست ربات‌ها، ایلیا هنوز نتوانسته از خواب مصنوعی ناشی از حمله‌ی آن‌ها رهایی یابد. بخشی از ذهن او همچنان در بند دانشمند دیوانه گرفتار است. این دانشمند مرموز و خطرناک نه‌تنها ربات‌های سرکوبگر را ساخته بود، بلکه اکنون توانسته به ذهن قهرمان ما نفوذ کند و یک زندان ذهنی برای او بسازد. ایلیا باید هرچه زودتر از این کابوس بیدار شود، وگرنه ممکن است برای همیشه در تله‌ی ذهنی این دشمن خطرناک گرفتار بماند. آیا او می‌تواند قدرت ذهن خود را بازیابد و از این بند رها شود؟

شهر آرام یا طوفان در راه؟

در ظاهر، شهر روزهای آرامی را می‌گذراند. اما پشت این آرامش، اتفاقاتی در حال رخ دادن است که مردم را نگران و کلافه کرده. قطعی‌های مداوم و نوسان پی‌درپی برق، زندگی روزمره را مختل کرده است. این قطعی‌ها شاید به نظر ساده و بی‌اهمیت بیایند، اما آیا واقعاً این‌گونه است؟ شهروندان از کلافگی در نوسانات بی‌پایان برق، به دنبال راه‌حلی هستند، اما هیچ‌کس نمی‌داند ریشه‌ی این اتفاقات کجاست.

سایه‌هایی که شهر را تهدید می‌کنند

در دنیای کمیک ایلیا، هیچ اتفاقی بی‌دلیل نیست. قطعی‌های برق و آشوب‌های کوچک در شهر می‌تواند نشانه‌ای از نقشه‌های شوم خاندان سایه باشد. این خاندان مرموز و خطرناک که همیشه در پشت پرده فعالیت‌های خود را پیش می‌برند، بار دیگر وارد عمل شده‌اند. شاید آرامش ظاهری شهر فقط یک توهم باشد و طوفانی سهمگین در راه است که این بار هدف آن نه‌فقط ایلیا، بلکه تمام شهر خواهد بود.

معمایی که تنها یک نفر می‌تواند حل کند

در شرایطی که همه‌چیز به‌هم‌ریخته و امیدها در حال کمرنگ شدن است، تنها یک نفر می‌تواند این معمای پیچیده را حل کند: ایلیا! اما ایلیا هنوز در بند خواب مصنوعی و زندان ذهنی دانشمند دیوانه گرفتار است. آیا او می‌تواند خود را از این خواب بیدار کند و به کمک مردم شهر بشتابد؟ آیا قهرمان ما دوباره توانایی مقابله با خاندان سایه را پیدا خواهد کرد؟