
برنامه شماره بیستودو آکادمی داستاننویسی کانون فرهنگی چوک
داستان در برابر قانون، نویسنده فرانتس کافکا، مترجم ساجده آنت
بخشی از کتاب
نگهبانی در برابر قانون مینشیند. مردی روستایی که اجازهی ورود به قانون را میخواهد، نزد نگهبان میآید. لیکن نگهبان میگوید که حالا نمیتواند به او اجازهی ورود دهد. مرد در این باره فکر میکند و میپرسد آیا بعدا اجازه ی ورود خواهد یافت. نگهبان میگوید: " امکانش هست، اما نه حالا." در این لحظه، دروازهی قانون، مثل همیشه باز میشود و نگهبان از جلو در کنار میرود، بنابراین مرد خود را خم میکند تا بتواند درون قانون را ببیند. زمانیکه نگهبان متوجه این موضوع میشود، میخندد و میگوید: " اگر تا این اندازه وسوسهات می کند، علی رغم ممانعت ِ من امتحانش کن. اما توجه داشته باش که: من مقتدرم و تنها دون پایهترین دربان هستم. اما اتاق به اتاق دربانها، یکی از دیگری مقتدرتر، ایستادهاند. من نمیتوانم حتی کوچکترین نگاهی از نگهبان سوم را تحمل کنم." مرد روستایی انتظار چنین دشواریهایی را نداشت: او با خود فکر میکند که قانون باید همیشه و برای همه در دسترس باشد، اما چنان که با دقت بیشتری به نگهبان در کت پشمی، با بینی بلند و نوکدار و ریش بلند، باریک و سیاه ِ تاتاریاش نگاه میکند، تصمیم میگیرد که بهتر است تا زمانی که اجازهی ورود را بگیرد، صبر کند. نگهبان چهارپایهای به او میدهد و به وی اجازه میدهد تا گوشهای، روبروی دروازه بنشیند. و مرد روزها و سالها آنجا مینشیند.
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 16.۱۹ کیلوبایت |
| مدت زمان | ۰۷:۱۰ |
| نویسنده | فرانتس کافکا |
| مترجم | ساجده آنت |
| گوینده | مهدی رضایی |
| گوینده دوم | علی شمسی |
| ناشر | چوک |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۱۴ |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |