
کتاب خوراک صدف اثر بیرگیت فاندربکه، نویسنده مشهور آلمانی است. این رمان برای نخستین بار در سال 1990 منتشر شد و در همان سال نیز جایزه اینگهبورگ باخمان را کسب کرد. روایت داستان در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهد و در زمانیکه اعضای خانواده جمع شدهاند تا ارتقای شغلی پدر را جشن بگیرند بیان میشود. در ابتدا داستان خواهید شنید که مادر، دختر و پسر سر میز منتظر نشستهاند و صدفها در حال جوشیدن در ظرف هستند و کمکم مکالمات عمیقی شروع میشوند.
این کتاب طنز تلخ و لحنی روان، به مشکلات و روابط خانوادگی خواهد پرداخت. کتاب بهصورت صوتی با گویندگی سوگل خلیق در فیدیبو در دسترس شماست. این نسخه حدود 3 ساعت و 6 دقیقه و این امکان را به شما میدهد تا در هر موقعیتی بتوانید داستان را دنبال کنید.
یک عصر معمولی است، مادری با دو فرزند خود پشت میز شام نشستهاند. صدفها در قابلمه بخار میکنند و همه چیز برای یک جشن خانوادگی آماده است. قرار است که پدر خانواده بیاید و ارتقای او جشن گرفته شود، اما هر چه زمان میگذرد، خبری از او نیست.
در ابتدای داستان، مکالمات کوتاه و عادی هستند، اما با گذشت زمان، این گفتوگوها جهت دیگری میگیرند و فضا عوض میشود. راوی این کتاب، دختر خانواده است که از خاطرات خود میگوید و کمکم پرده از رازهای زیادی بر میدارد. خانواده داستان بهظاهر یک خانواده معمولی هستند؛ پدری قانونمند و منضبط و مادری که تلاش میکند خانواده را صمیمی نگه دارد. رازها، حقایق و دردهایی که مخفی شده بودند، در این گفتوگو نماین میشوند و آنها را به روزهای دور گذشته میبرند.
این داستان از انتشارات رادیو گوشه با لحن طنزآمیز خود، واقعیتهای تلخی مانند پدرسالاری، تحقیر و تبعیض در خانواده را به تصویر میکشد و اجازه میدهد تا در طول روایت، اضطراب پنهان این خانواده نمایان شود.
یکی از ویژگیهای جالب کتاب خوراک صدف، مونولوگهای جذاب آن هستند و نشان میدهند که چگونه حافظه و زاویهدید بر درک و تجربه افراد اثر میگذارد. در واقع، درست است که راوی یک نفر است، اما او بهمرور صدای کسانی میشود که سالها سکوت کردهاند. این داستان در ظاهر یک رمان کوتاه است، اما در همین حجم کم هم نویسنده مقصود خود را بیان کرده است.
بیرگیت فاندربکه، نویسنده آلمانی و از شناختهشدهترین چهرههای ادبیات در آلمان معاصر بود. او در رشتههای حقوق، زبانشناسی و ادبیات آلمانی در دانشگاههای ماینتش و فرانکفورت آلمان تحصیل کرد و بیشاز 15 اثر را در دوران حیات خود نوشت.
قلم این نویسنده ترکیبی از سادگی، دقت اندیشه و طنز تلخ اجتماعی است. او علاقه زیادی داشت که روایتهای خود را در موقعیتهای معمولی بیان کرده و بحرانهای عمیق انسانی را آشکار کند. عمده موضوعاتی که او درباره آنها مینوشت درباره خانواده، زن و آزادی، بحران هویت در جامعه مدرن و تاثیر گذشته و خاطرات بر رفتار انسان بودند. این نویسنده در یک مصاحبه درباره آثار خود میگوید" من درباره چیزهایی مینویسم که در ظاهر کوچکاند، اما در حقیقت زندگی ما را شکل میدهند؛ ترسها، سکوتها، قوانین نانوشته و نگاههای فروخورده."
اگرچه خوراک صدف، معروفترین نوشته این نویسنده است؛ اما آثار دیگر او مانند بیربط و جداافتاده، پول یا زندگی، من چیزی میبینم که تو نمیبینی و زنی با سگ، نیز ارزشمند و خواندنی هستند. بیرگیت فاندربکه در دوران فعالیت خود، جوایز متعددی را نیز دریافت کرد. جایزه اینگهبورگ باخمان در 1990، جایزه ادبی هرمان هسه در سال 1999 و جایزه آلفونس دوود از جمله جوایز این نویسنده هستند.
این کتاب با ترجمهای دقیق و روان از فرهاد بازیان و گویندگی سوگل خلیق برای شما در دسترس است تا داستان زیبا و تاثیرگذار آن را در هر موقعیت و زمانی بتوانید گوش دهید و لذت ببرید. اجرای صوتی این کتاب بسیار حرفهای بوده و بازخوردهای مثبت فراوانی را نیز دریافت کرده است.
همچنین این کتاب، رمانی کوتاه است و به صرف زمان زیادی احتیاج ندارد؛ اما تاثیر آن بر شما برای مدت طولانی باقی خواهد ماند. در واقع، این رمان برای هر کسی میتواند تجربه ادبی گرانبها و پر باری باشد. اگر به موضوعات خانواده و اجتماعی علاقه دارید و میخواهید لایههای عمیق این روابط را بشکافید، این کتاب به شما در این مسیر کمک خواهد کرد.
این رمان کوتاه برای دوستداران ادبیات خصوصا ادبیات آلمانی تاثیرگذار خواهد بود؛ برای کسانی که با داستانها زندگی میکنند و علاقه دارند تا از این طریق، تجربیات اجتماعی و احساسی افراد را بهتر درک کنند. البته کتاب بهطور خاص به افراد زیر پیشنهاد میشود:
· کسانی که به ادبیات معاصر اروپای غربی و خصوصا آلمان علاقه دارند؛
· کسانی که از داستانهای اجتماعی لذت میبرند؛
· دانشجویان ادبیات، جامعهشناسی و کسانی که مطالعات جنسیتی و زنان انجام میدهند؛
· کسانی که از خواندن طنز اجتماعی لذت میبردند؛
· و افرادی که به کتابهای صوتی علاقه دارند.
در این بخش، قسمتی از متن کتاب خوراک صدف قرار داده شده است تا با سبک آن بیشتر آشنا شوید:
اینکه آن شب، شام صدف داشتیم نه سر تصادف بود نه نشانه خاصی. بله! کمی عجیب بود و بعدها گاهی وقتها صدف را نشانه تلقی میکردیم که قطعا نبود. تازه میگفتیم نحس است که حرف احمقانهای بود، ولی خب کاملا هم بیمناسبت نبود. آن شب تصمیم گرفتیم صدف بخوریم، ولی راستش اینجوری هم نبود. نمیشد گفت خیلی اتفاقی بوده! البته بعد از آن ماجرا بود که سعی کردیم تصمیممان را نشانهای، تصادفی، چیزی تفسیر کنیم چون متعاقب ضیافت نافرجام ما، اتفاقی افتاد که آنقدر ماندگار و سرنوشتساز بود که هنوز هیچ کداممان نتوانستهایم درباره آن با خودمان کنار بیاییم.
همیشه برای جشنگرفتن مناسبتهای خاص، صدف میخوردیم و خب مناسبت خاصی هم در کار بود. یک جورهایی با چیزی که تصور میکردیم، فرق داشت. اساسا تصور ما موقع برنامهریزی این صدفخوری، چیز دندانگیری نبود. خیلی ناچیزتر از عظمت و جذابیت چیزی بود که در عمل اتفاق افتاد. بااینحال، تصمیم آن شب ما برای درستکردن صدف، نشانهای، تصادفی، چیزی نبود. صدف، غذای مورد علاقه پدرم بود نه ما. برادرم هم صدف دوست داشت، درحالیکه چنگی به دل من و مادرم نمیزد.
اگر از گوشدادن به به داستان خوراک صدف لذت بردهاید، در این بخش کتابهایی که تقریبا به این داستان نزدیک هستند را میتوانید مشاهده و انتخاب کنید:
· کتاب وابسته از انتشارات هنوز
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 174.۵۰ کیلوبایت |
| مدت زمان | ۰۳:۰۶:۰۹ |
| نویسنده | بیرگیت فاندربکه |
| مترجم | فرهاد بازیان |
| گوینده | سوگل خلیق |
| ناشر | رادیو گوشه |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۷/۱۷ |
| قیمت ارزی | 6 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان درباره خانواده ای هست که پدری خودشیفته به دنبال خانواده اید ئال و بی نقصه که زندگی رو برای خانواده تلخ کرده، زمانی که پدر طبق قرار همیشگی راس ساعت از سر کار برای شام برنمیگرده طی ۴ ساعتی که خانواده منتظر اومدنش هستن راوی که دختر خانواده است، زندگیشونو برای ما مرور میکنه وقتی زنگ تلفن به صدا درمیاد، این خانواده دیگه خانواده قبلی نیستن. البته معلوم نیست که پدر اتفاقی براش افتاده یا نه و کی زنگ زده. برای من داستان خوبی بود و لذت بردم
دوست نداشتم و بنظرم لوس و بی مزه بود کلا ۳ ساعته و برای این تایم این مبلغ زیاده حتی با تخفیف در کل اصلا جالب نیست
خیلی گیرا بود. خوندن این کتاب رو به هرکسی که قصد داره والد بشه ، و به هرکسی که فکر میکنه کمالگرا هست پیشنهاد میکنم
لطفا نسخهی متنی رو هم موجود کنید
هدفش خوب بود اما بیانش متوسط
طنز تلخ عالی است