زنی که اندوه را به سعادت بدل کرد
مگ میسون (Meg Mason) نویسنده و روزنامهنگار اهل زلاند نو، یکی از چهرههای شاخص و درخشان ادبیات معاصر به شمار میرود. او در شهر اوکلند به دنیا آمد و سالهای کودکی و نوجوانیاش را در همان سرزمین گذراند. مگ میسون در آغاز فعالیت حرفهای، به نویسندگی در مطبوعات و مجلات معتبر روی آورد و قلمش بهسرعت توجه منتقدان و خوانندگان را جلب کرد. با گذشت زمان، علاقهی او به روایت داستانهای عمیق انسانی و تجربههای مشترک روحی و روانی، مسیرش را به سوی نویسندگی رمان گشود. اثر مشهور او، «اندوه و سعادت»، بهسرعت در سطح جهانی مطرح شد و نگاه تازهای به رنجها، امیدها و تناقضهای زندگی زن امروز ارائه داد. سبک نگارش میسون ترکیبی از ظرافت، طنز پنهان و نگاهی صادقانه به پیچیدگیهای روح انسانی است. او همچنان زنده است و در میانسالی، در کنار خانوادهاش در استرالیا زندگی میکند. مگ میسون در حال حاضر به عنوان یکی از نویسندگان اثرگذار شناخته میشود؛ نویسندهای که با نگاهی زنانه و انسانی، پرسشهای بنیادین دربارهی شادی، اندوه و معنای زیستن را در قالب داستان به مخاطب عرضه میکند. مگ میسون با آثارش نشان داده است که ادبیات میتواند همدمی آرام برای دلهای زخمی باشد و راهی برای کشف دوبارهی خود و جهان پیرامون.
روایتی از زنی در میانهی طوفان درون
رمان «اندوه و سعادت» سفری عاطفی و بیپروا به درون زندگی زنی است که در میانهی بحرانهای روحی و خانوادگی، مرز باریک میان فروپاشی و بازسازی را تجربه میکند. داستان با زبانی صریح، اما سرشار از طنز تلخ، به کاوش در اضطرابهای زنانه، پیچیدگی روابط زناشویی و تلاش برای یافتن معنای زندگی در دل آشفتگیهای روانی میپردازد. آنچه این اثر را متمایز میسازد، ترکیب ظرافت ادبی با صداقت بیپرده در روایت تجربهی بیماری روانی و تأثیر آن بر عشق، امید و آینده است. «اندوه و سعادت» پس از انتشار، در فهرست نهایی جایزهی ادبیات داستانی زنان 2022 قرار گرفت. علاوه بر این، در چندین کشور بهسرعت ترجمه و منتشر شد و توجه سینما و تلویزیون را نیز به خود جلب کرد؛ حقوق اقتباس آن برای ساخت سریالی در دست تهیه است. این کتاب نه فقط داستانی دربارهی رنج و عشق، بلکه روایتی جهانشمول از تلاش انسان برای تابآوردن در برابر تلاطم زندگی است؛ روایتی که هم زخمها را به یاد میآورد و هم امکان التیام را نوید میدهد.
بخشی از کتاب «اندوه و سعادت»
«پدرم زنگ زد و پرسید آیا میتوانم به لندن بروم و با هم ناهاری بخوریم. حدس میزدم میخواهد دربارهی موضوعی که مادرم به او گفته بود و مشاجرهای که وقتی سوار قطار بودم با هم داشتیم صحبت کند. از آنجایی که میدانست اگر مادرم خانه باشد، جواب رد خواهم داد، مستقیم به این نکته اشاره کرد که مادرم خانه نیست. تا یک هفته بعد از دیدارم با روانپزشک مدام به مادرم فکر میکردم، صحبتها و تماسهای تلفنیمان را توی ذهنم مرور میکردم، تمام اشتباهات و خطاهایش را روی کاغذ مینوشتم، تا جایی که از گذشتهها به خاطر میآوردم تمام آن اذیت و آزارهایی که نسبت به من و خواهرم و پدرم اعمال کرده بود. چندین صفحه از قصور و کوتاهیاش در انجام وظایف مادری نوشتم - به جای اینکه از ما مراقبت کند ترجیح داد وقتش را با آت و آشغالها صرف کند و آن چیزهای زشت و بدردنخور را بسازد. به مشروبخواری و بدمستیهایش، برخوردهای بدش با وینسام، چاقی و ناچیز بودنش فکر کردم. او مایهی سرافکندگی من در زندگی بود و حس میکردم دیگر هرگز نمیخواهم ببینمش. پاتریک مدام از من میپرسید آیا حالم خوب است. یکسره به من میگفت انگار ذهنم بدجوری مشغول است و کمی عصبی و ناراحت به نظر میرسم. کنجکاو بود بداند آیا چیزی پیش آمده. ولی مادرم دیگر جایی برای پاتریک نگذاشته بود. قصور پاتریک در فهمیدن مشکل من خیلی کمتر از کوتاهی مادرم بود که تلاش میکرد وانمود کند من هیچ مشکلی ندارم. دههها نسبت به موضوع بیتوجه بود.»
کتاب صوتی «اندوه و سعادت»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر آموت» کتاب صوتی «اندوه و سعادت» اثر «مگ میسون» را با ترجمهی «مریم مفتاحی» و اجرای «مریم پاکذات» تهیه و تولید کرده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 662.۴۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۱:۴۶:۳۶ |
نویسنده | مگ میسون |
مترجم | مریم مفتاحی |
راوی |