
دیدیه ون کولارت 29 ژوئیهی 1960 در شهر نیس فرانسه به دنیا آمد. فرزند یگانهی خانوادهای با رگ و ریشهی بلژیکی بود و از همان کودکی رویای نوشتن در سر داشت. اولین رمانش را در هشتسالگی نوشت؛ قصهی یک قاتل سریالی که شلوار کوتاه میپوشید. این اثر را برای ناشر بزرگ فرانسوی، گالیمار، فرستاد، با این اطمینان که چاپ خواهد شد و مورد توجه فراوان قرار خواهد گرفت. اما این رمان، مسلماً رد شد و دیدیه را آزرده کرد. او که عاشق باند دیسنه بود، سناریویی نوشت و برای مارک شاگال فرستاد تا طرحهای آن را نقاشی کند. شاگال که همسایهی عموی او بود پذیرفت، اما ناشرها این اثر را هم رد کردند. ناشرها به این بچهی شاید استثنایی ایمان نداشتند و اجازه نمیدادند دنیای ادبیات را فتح کند. سالها پشت سر هم میگذشت و بچه بیآنکه اثری منتشر کند بزرگ میشد. در یازده سالگی، از یک طرف مأیوس از رد ناشران و از طرفی تحت فشار والدینش، کم مانده بود ادبیات را رها کند که بر حسب تصادف، بازیگر بزرگ آن روزگار، گرتا گاربو، را در رستورانی ملاقات کرد. با همین دیدار، فکر یک گفتوگوی خیالی با گرتا گاربو به سرش زد که بخشهای زیادی از آن در یک مجلهی محلی چاپ شد. انتشار همین قطعات دوباره به او روحیه داد و جاهطلبیهای نوشتن را در او زنده کرد.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 4.۳۱ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 73 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | دیدیه ون کولارت |
| مترجم | اصغر نوری |
| ناشر | دیدآور |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۰۹ |
| قیمت ارزی | 1 دلار |
| قیمت چاپی | 40,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |