(دو بازرس با ولع میخورند و میآشامند. نانهای مربایی میبرند و با کره و عسل مخلوط میکنند.)
کا :این هم اوراق شناسایی من.
بازرس دوم : میخواهید با آن چه کنم؟
فرانتس :شما مثل یک بچه رفتار میکنید.
(بازرس دوم ضمن اینکه به خوردن ادامه میدهد)
ـ بفهمید که برای ما کمتر اهمیت دارد که شما چه کسی هستید. ما مأموران جزء هستیم. مقاماتی که ما نماینده آنها هستیم ـ تازه ما جز با مأموران درجات پایینتر سر و کار نداریم ـ پیش از آنکه به ما دستور بدهند دقیقاًدرباره علل بازداشت بازجویی میکنند. اینجا به طوری که آنها میگویند پای تجاوز به حقوق عمومی در میان نیست بلکه پای کسانی در میان است که با جرم خود، همانطور که قانون میگوید بازیچه جرم خود شدهاند و در این مورد باید خودشان را با مقر ـ ررات عا ـ لی ـ یه تطبیق بدهند. این قانون است. ممکن نیست ـ در آن ـ اشتباه ـ رخ ـ داده باشد.
(جمله آخری و سه کلمه ما قبل آن بریده بریده گفته میشود. باقی عبارات تند و نامفهوم با دهان پر و تقریباًغیر قابل شنیدن گفته میشود. بازرسها پس از اینکه خوب نوشخواری کردند مدتی دراز خلال دندان مصرف میکنند)
کا :من این قانون را نمیشناسم.
فرانتس :میشنوی. میگوید که قانون را نمیشناسد.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 440.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 120 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۰۰:۰۰ |
نویسنده | آندره ژید |
مترجم |