0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  به پیش بروید، محدودیتی در کار نیست نشر انتشارات نسل نواندیش

کتاب به پیش بروید، محدودیتی در کار نیست نشر انتشارات نسل نواندیش

کتاب متنی
درباره به پیش بروید، محدودیتی در کار نیست

آگاهی: به پیش بروید، محدودیتی در کار نیست.

خودتان را بشناسید.

ـ سقراط

به اعتقاد من، خودآگاهی کمیاب‌ترین ویژ‌گی در انسان است.

ـ الیزابت ادواردز

من دربارۀ این کتاب شوروشوق دارم؛ زیرا مشتاق شما هستم. من پنجاه سال تلاش کرده‌ام که زندگی‌ام را بهتر کنم و درعین‌حال بر کیفیت زندگی دیگران هم بیفزایم. چیزی به این اندازه مرا خوشحال نمی‌کند که به دیگران کمک کنم رشد کنند و به زندگی بهتری برسند. من صرفاً این کتاب را بدین‌منظور نوشته‌ام که شما را بالا بکشم و کمک کنم به توانمندی‌ها و ظرفیت خود بیفزایید.

چگونه تصمیم گرفتم که این کتاب را بنویسم؟ ایدۀ نگارش این کتاب وقتی به سراغم آمد که یکی از کارهای بسیار دلخواهم را انجام می‌دادم: صرف شام با دوستانم و صحبتی عالی با آن‌ها. در میان این گفت‌وگوها، یکی از دوستانم دربارۀ اهمیت توانمندی بالقوه و اینکه چگونه اشخاص می‌توانند به این توانمندی برسند حرف می‌زد. صحبت ما دو ساعت طول کشید. وقتی آماده می‌شدیم که میز را ترک کنیم، کسی گفت: «هرگز کتابی دربارۀ ظرفیت و توانمندی و چگونگی رسیدن به آن نخوانده‌ام.» مشخص شد که دیگران هم حال‌وروز او را دارند.

آن صحبت به‌واقع مرا برانگیخت و دو سال من در این حال گذشت: موضوع را به‌دفعات در ذهنم مرور کردم، پرسشگری را آغاز کردم، به صحبت‌های دیگران گوش دادم و از آن‌ها مطلب‌ها آموختم. سرانجام این به من کمک کرد تا چالش توانمندی را خلق کنم.

چالش توانمندی

اگر بر آگاهی‌های خود بیفزایید، توانمندی‌های خود را افزایش دهید و گزینه‌های درست داشته باشید، می‌توانید به توانمندی‌های خود برسید.

به‌عبارت‌دیگر،

آگاهی + توانایی + گزینه = ظرفیت

این چالشی است که در این کتاب تقدیم شما می‌کنم. اگر مایل باشید این را بپذیرید و آنچه را که به‌طور خلاصه می‌گویم دنبال کنید، زندگی‌تان تغییر می‌کند.

چالش توانمندی با آگاهی شروع می‌شود. آگاهی اولین عاملی بود که سبب شد من ظرفیت و توانمندی خود را آشکار کنم. این در ابتدای کارم اتفاق افتاد. الگوی کشیش‌ها در آن روزگار، چوپانی بود که از گوسفندان نگه‌داری می‌کرد. این شامل مشاوره‌های زیاد بود؛ ازاین‌رو، این الگویی بود که من فکر می‌کردم قرار است انجام بدهم. تا اینکه کتابی به قلم المرتا تونز خواندم که دربارۀ تماس بیش‌تر با مردم و اداره کردن یک کلیسا به طرزی عالی بود. کتاب بسیار جالبی بود که حکایات الهام‌بخش داشت.

با خواندن این کتاب تصمیم گرفتم با تمام کشیش‌هایی که در این کتاب اسمشان آمده بود ملاقات کنم. اما چگونه این مهم امکان‌پذیر بود؟! آن‌ها مرا نمی‌شناختند. از آن گذشته، چرا باید وقتشان را صرف ملاقات با من بکنند؟!

بعد فکری به ذهنم خطور کرد. به این فکر افتادم برای همۀ کسانی ‌که می‌خواهم با آن‌ها ملاقات کنم نامه‌ای بنویسم و پیشنهاد دهم اگر سی دقیقه از وقتشان را به من بدهند، به هرکدام صد دلار می‌پردازم. سال 1971 بود. در آن زمان در یک سال، چهارهزار و دویست دلار حقوق می‌گرفتم. اما به‌هرصورت دلم می‌خواست بدانم چه عاملی سبب شده است که آن‌ها در کارشان موفق شوند. نمی‌دانید چقدر خوشحال شدم وقتی دو تن از آن‌ها به درخواست من پاسخ مثبت دادند.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۱۰ کیلوبایت
تعداد صفحات
268 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۸:۵۶:۰۰
نویسندهجان‌سی. مکسول
مترجممهدی قراچه‌داغی
ناشرانتشارات نسل نواندیش
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۳/۱۰/۰۸
قیمت ارزی
4 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۱۰ کیلوبایت
۲۶۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
75,900
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
به پیش بروید، محدودیتی در کار نیست
جان‌سی. مکسول
انتشارات نسل نواندیش
منتظر امتیاز
75,900
تومان