کنراد خود در مورد این رمان کوتاه گفته است که ناخدا مکور، ناخدای کشتی، در این اثر «حاصل تجربیات بیست سال زندگی است. زندگی خود من.» حال آنکه با دقت در شخصیت مکور میتوان به تضاد روحیه او و کنراد پی برد.
به نظر میرسد که طوفان برای ناخدا مکور وسیلهای میشود تا خواننده و حتی خود ناخدا از شخصیت او درک بهتری پیدا کند. متأسفانه عامه خوانندگان، در زمان خود کنراد، آثار او را رمانهایی پرماجرا و سرگرمکننده تلقی کردند، حال آنکه کنراد در این آثار، از جمله طوفان، که منتقدان فصل سوم آن را اوج نثرنویسی انگلیسی در عرصه رمان دانستهاند، بدون تردید مضامین روانشناختی را نیز در نظر داشته است، و در مجموع، به مفاهیم کلان زندگی پرداخته است.
طوفان بین سپتامبر ۱۹۰۰ و ژانویه ۱۹۰۱ نوشته شد و از ژانویه تا مارس ۱۹۰۲ در مجله ی پال مال به صورت پاورقی به چاپ می رسید. اولین بار در سپتامبر ۱۹۰۲ در نیویورک در قالب کتاب منتشر شد. گفته می شود که کنراد برای ظاهر های متفاوت آمریکایی و انگلیسی متن، آن را ویرایش و بازبینی کرده است.