نویسندهای اسرار آمیز
رومن کاتسِف با نام مستعار رومن گاری (Romain Gary) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا واقع در لیتوانی در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش زمانی که او یازده ساله بود خانواده را ترک کرد. رومن به همراه مادرش در چهارده سالگی به فرانسه رفت و در آنجا به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت. در زمان جنگ و اشغال فرانسه توسط نازیها به انگلیس رفت و در آنجا تحت فرماندهی شارل دوگل در اروپا و آفریقای شمالی جنگید. وی نخستین رمانش «تربیت اروپایی» را در ارتش نگاشت. گاری پس از جنگ به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. همچنین به عنوان سخنگوی هیئت نمایندگان فرانسوی در سازمان ملل در نیویورک و لندن فعالیت داشت. این نویسندهی اسرار آمیز در سالهای پایانی حیاتش یادداشتی پشت جلد یکی از کتابهایش نوشت با عنوان «زندگی و مرگ امیل آژار» که اعترافی بود دربارهی ترفندی که موجب شد او با امضای دروغین «امیل آژار» خود را نویسندهای جوان جا بزند و در سال ۱۹۷۵ جایزهی گنکور را تصاحب کند. حال آن که نوزده سال قبل از آن با نام رومن گاری موفق به کسب این جایزه شده بود. از او آثار زیادی برجای مانده است که میتوان به «ریشههای آسمان»، «شب آرام خواهد بود»، «شاه سلیمان»، «گذر روزگار» و... اشاره کرد. رومن گاری در دوم دسامبر ۱۹۸۰ در آپارتمانش واقع در پاریس دراز کشید و سر یک تپانچه کالیبر ۳۸ مارک «اسمیت و وسون» را در دهانش گذاشت و به زندگی یکی از پرکارترین نویسندههای فرانسوی پایان داد. از رمان «زندگی پیش رو»، فیلمی نیز توسط (Moshé Mizrahi) در سال ۱۹۷۷ ساخته شده است.
در محلههای شلوغ و مهاجرنشین پایین شهر چه خبر است؟
رومن گاری در رمان جذاب و خواندنی «زندگی پیش رو» زندگی مومو، پسر چهارده سالهی عربی را روایت میکند که در یک پانسیون به همراه مادام رزا زندگی میکند. این پیرزن در ازای پول، از تعدادی کودک مراقبت میکند و مومو نیز یکی از همین کودکان است. مومو، از زمانی که به یاد دارد در کنار مادام روزا بوده است؛ اما دیگر هزینهی مراقبت از او ارسال نمیشود و مادام رزا، پیرزنی ۶۸ساله و در حال مرگ که از جان به در بردگان اردوگاه آشویتز و تن فروشی بازنشسته است، نیز بیمار میشود. در چنین شرایطی، مومو تصمیم میگیرد از این پیرزن نگهداری کند و راهی برای بهبود وضعیتی که در آن قرار دارند، بیابد. داستان زندگی پیش رو همانند بسیاری از داستانهای دیگر دربارهی رنج، فقر و تنهایی است. دربارهی محلههای شلوغ و مهاجرنشین پایین شهر. مومو داستان متفاوتی از این محله بازگو میکند. زبانی شیرین، گیرا و خودمانی دارد و چیزهایی را در مورد محله، آدمهایش، فقر و غربت میگوید که با وجود موضوعی نسبتا تکراری، بسیار تازه است. رمان «زندگی پیش رو» عاشقانهی لطیف و گاهی خوفناک میان مومو و مادام روزا، دارای شخصیتهای دیگری از قبیل مردان زن نما، صاحبان روسپیخانه و جادوگران شفا دهندهی مهاجر در زاغههای پاریس است. این رمان تکاندهنده، گذشته از نمایش خندهدار اما تلخ زندگی پسری یتیم و مهاجر و همچنین جلوهی پنهان شهر پاریس، نقدی گزنده بر رفتار فرانسویها با مهاجرین، فقرا و سالخوردگان است که همزمان زننده و امیدبخش جلوه میکند.
چقدر تو مامانی هستی!
«یکبار، تخممرغی از یکی از خواربارفروشیها دزدیدم. فروشنده که زن بود مرا دید. ترجیح میدادم جایی دزدی کنم که یک زن باشد. چون از تنها چیزی که مطمئن بودم، این بود که مادرم زن است و جور دیگری نمیتواند باشد. یک تخممرغ برداشتم و توی جیبم گذاشتم. فروشنده آمد. منتظر بودم بخواباند توی گوشم تا همه حسابی متوجهم بشوند. اما او کنارم خم شد و دستی به سرم کشید. حتا گفت: چقدر تو مامانی هستی!»
نسخهی صوتی کتاب «زندگی پیش رو»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات جامی» نسخهی صوتی کتاب «زندگی پیش رو» اثر «رومن گاری» را با ترجمهی «لیلا عبداللهی» و صدای «پژمان رمضانی» تهیه و تولید کرده است. پیش از این آوانامه از همین نویسنده کتاب «خداحافظ گاری کوپر» و «شاه سلیمان» را تولید و منتشر کرده بود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 446.۹۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۷:۲۱:۴۸ |
نویسنده | رومن گاری |
مترجم | لیلا عبداللهی |
راوی | پژمان رمضانی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۴/۱۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
پژمان رمضانی گویندهی جوان و آیندهداریه که به زودی به عنوان یکی از بهترین گویندگان کتاب صوتی ایران شناخته میشه.